Photo: erllre/depositphotos.com
نگاهی به رابطه اعتیاد و خشونتهای خانگی
فهیمه خضرحیدری
ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران میگوید شمار معتادان ایران نسبت به سال ۱۳۹۰، یعنی حدود ۹ سال پیش، دو برابر شده است. موضوعی که تنها جامعه و دستگاه آموزشی، نهادهای مبارزه با مواد مخدر، دولتها، وزارت بهداشت و نهادهای متولی سلامت و سایر دستگاههای رسمی کشور را تحت تأثیر قرار نمیدهد بلکه مستقیما و شاید بیش و پیش از هر جای دیگری بر نهاد خانواده اثر میگذارد.
اعتیاد به شیوههای مختلف بر خانه و خانواده و بر آنچه که «خانه امن» میخوانیماش اثر میگذارد. اعتیاد از مهمترین عوامل بروز و بازتولید خشونت پشت درهای بسته خانههاست، چه خشونت عضو معتاد خانواده با دیگر اعضا و چه خشونتِ دیگر اعضا با فرد معتاد.
آنچه در خانهها میگذرد از یک سو میتواند بر تمایل و کشش افراد به اعتیاد اثر مستقیم بگذارد و از سوی دیگر میتواند اعتیاد را در فرد معتاد به سطوح بالاتری برده و تشدید کند. در سطحی دیگر هم میتواند خانه را به فضایی سرشار از خشونت و درگیری تغییر ماهیت بدهد.
روابط جنسی همراه با خشونت، درگیریهای فیزیکی، نزاع، رفتارهای پرخاشجویانه و حتا قتل از مواردی است که در خانوادههای دارای عضو معتاد بیش از سایر خانوادهها گزارش شده است. این طور که ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده است، معتادان در خانوادهها در ۱۰ سال اخیر دست به خشونتهایی زدهاند که پیش از آن هرگز گزارش نشده بود.
در یک گزارش، محمدرضا فتاحی، روانشناس و درمانگر اعتیاد، دلیل تشدید بحران اعتیاد در خانوادهها و شکلگیری نوع شدیدتر و تازهای از خشونت خانگی در خانوادههای دارای عضو معتاد را افزایش مصرف مواد محرک و توهمزا در مقایسه با مواد مخدر میداند.
نقش اعتیاد پدران در خشونت علیه همسر و فرزند
۶۳ درصد خانوادههایی که پدر در آنها معتاد است شکلی از خشونت روانی یا بدنی را تجربه کردهاند. گزارشها اغلب از رابطه مستقیم میان مصرف مواد مخدر در مردان معتاد و خشونت علیه زنان خبر میدهند.
مصرف الکل، سوء استفاده از مواد مخدر و اعتیاد پیوند مستقیمی با خشونت خانگی و مخصوصا خشونت علیه زنان دارد. استفاده از مواد مخدر و به طور کلی اعتیاد چنان اثر جدی و معناداری در بروز خشونت در خانهها دارد که در بعضی از برنامههای مداخله در بحران، دیده شده که وقتی افراد برای مدتی مشخص (مثلا سه ماه) مصرف الکل یا مواد مخدر را قطع میکنند کاهش معناداری در خشونت آنها با همسرانشان اتفاق میافتد.
بر همین اساس کارکرد خانوادههایی که عضو معتاد دارند به طور کلی پایینتر از سایر خانوادهها گزارش شده است.
تحقیقات نشان میدهد میزان همسرآزاری، پرخاشگری، دشمنی، روانپریشی و آشفتگیهای رفتاری در همسران معتاد بیش از همسرانی است که اعتیادی ندارند.
بر اساس همین تحقیقات، شیوه مقابلهای و راهکارهای فرد معتاد در مقایسه با افرادی که اعتیاد ندارند اغلب آنی و تکانهای و هیجانی است و همین میتواند احتمال خشونت آنها با سایر اعضای خانواده را بالاتر ببرد.
از طرفی عضو معتاد خانواده میتواند برای تأمین هزینههای مواد مخدر دست به خشونت مالی در خانواده هم بزند. این از جمله شایعترین رفتارهایی است که همسران معتادان گزارش دادهاند.
اگرچه در بسیاری از موارد، اشخاص با ملاحظه آبرو و موقعیت اجتماعی خود از گزارش کردن خشونتهای خانگی در خانوادهای که عضو معتاد دارد پرهیز میکنند اما همه این مطالعات و آمارها هشدارهایی است که نشان میدهد خشونت در خانوادههایی که یک عضو معتاد -بیش از همه والدین و بیش از همه پدر- دارند، موضوعی جدیتر و ریشهدارتر و وضعیتی خطرناکتر و بحرانیتر است که ای بسا نیازمند برنامهریزیهای مستقل برای مداخله در بحران و ایجاد تغییر باشد.
اعتیاد مادر، هم خشونت هم انتقال اعتیاد
روشن است که اعتیاد مادران در دوران بارداری فرزند آنها را نیز معتاد میکند.
همین سال گذشته بود که حمیدرضا صرامی، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد سالانه هفت هزار و ۵۰۰ نوزاد معتاد در ایران متولد میشوند و کدام خشونت خانگی میتواند از این شدیدتر و عمیقتر بر سرنوشت انسان اثر بگذارد؟ این که بدون هیچ گونه آگاهی و تصمیم و انتخابی، تنها به دلیل اعتیاد مادر خود، معتاد به دنیا بیایی شاید شدیدترین نوع خشونتی باشد که نهاد خانواده میتواند مولد آن باشد.
به گفته مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری ایران ۶/. درصد از جمعیت زنان ۱۵ تا ۶۴ ساله در ایران مصرفکننده مستمر مواد مخدر هستند. این یعنی نزدیک به ۱۶۰ هزار زن، نزدیک به ۱۶۰ هزار خانواده.
تحقیقات نشان داده که نوزادان مادران معتاد اغلب از نظر فیزیکی و حتا ساختار روان دچار محرومیتها و مشکلاتی میشوند. علاوه بر این زمانی که مادر به عنوان یکی از ارکان مهم خانواده با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند نه تنها نمیتواند نقش تربیتی و نظارتی خود را بهخوبی ایفا کند بلکه با ارائه الگویی ناسالم به فرزندان، زمینه را برای ابتلای آنها به اعتیاد هم فراهم میکند.
گزارشها حاکی از فقدان احساس مسئولیت یا پایین بودن این حس نسبت به خانواده در زنان معتاد است. بر همین اساس، همدردی و ارتباط عاطفی مادر معتاد با اعضای خانواده اغلب سطحی و زودگذر گزارش شده است.
مادر معتاد اغلب نیازهای خود را بر خواست دیگران مقدم میکند و وظایف و نقش خود را در خانواده انجام نمیدهد. شیوهای که در بهترین حالت به طلاق و از همپاشیدگی نهاد خانواده میانجامد. تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانی شدن کودکان به مراتب از اثر اعتیاد پدر بیشتر است.
لبه دیگر تاریکی: خشونت با فرد معتاد
از سوی دیگر معتادان اعتماد به نفس خود را از دست میهند. اعتیاد اغلب یا دستکم بهتدریج با بیکاری فرد هم همراه است. اعتیاد پدر اغلب نقش حمایتی او را در خانواده تحت شعاع قرار میدهد. اعتیاد از جمله آسیبهایی است که رابطه مستقیمی با میزان شأن و احترام فردی و خانوادگی و اجتماعی شخص دارد و با کاهش پیوندهای خانوادگی همراه است.
ناپایداریهای رفتاری، فقدان عزت نفس، نداشتن توانمندیهای اجتماعی و از دست دادن درآمد و امکانات مالی همزمان که عضو معتاد خانواده را به دردسری برای سایر اعضا بدل میکند، خود او را نیز هر روز بیشتر و بیشتر به حاشیه میراند و احتمال این را که خودش با خشونت اطرافیان روبهرو شود بالاتر میبرد.
اغلب معتادان با از دست دادن توان مالی خود از نظر اقتصادی بهشدت به خانواده و اطرافیان خود وابسته میشوند و همین آنها را با محدودیتهای اقتصادی روبهرو میکند که میتواند آثار سوء مصرف مواد مخدر را تشدید کند. علاوه بر این، اعتیاد و عنوان «معتاد» همچون یک لکه ننگ یا انگ شدید عمل میکند و فرد معتاد را نه تنها بیشتر به حاشیه میراند بلکه بیشتر و بیشتر به سوی واکنشهای تند و هیجانی سوق میدهد.
برخورد قهرآمیز با فرد معتاد چه از سوی نهادهای قانونی و چه در نهاد خانواده، اعتیاد را از شکل یک بیماری که نیازمند توجه و مراقبت و درمان ویژه است خارج میکند و به جرمی غیراخلاقی بدل میسازد.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان اعتیاد هر روز بیش و بیشتر در گروه مسائلی که پزشکی و روانپزشکی ممکن است بتواند راه درمانی برای آن پیدا کند، جا باز میکند و بیش از آن که مسألهای امنیتی و قضایی باشد، آسیبی اجتماعی و مرتبط با موضوع سلامت عمومی به حساب میآید.
اینجاست که اگر فرد معتاد در خانه و در میان خانوادهای حامی و همراه قرار بگیرد بیشتر ممکن است بتواند اعتیاد خود را ترک کند یا دستکم به برنامههای ترک اعتیاد بپیوندد و برای رهایی از اعتیاد اقدام کند.
درست است که در گام اول ممکن است عجیب به نظر برسد اما فرد معتاد نیاز به حمایت دارد. اگرچه عضو معتاد خانواده ممکن است با اعتیادش به دیگران آسیب بزند اما اگر بنا باشد از چرخه معیوب خشونت در خانواده جلوگیری کنیم نباید او را تنها به حال خود رها کرد.
گاه لازم است خودتان فرزندانتان را از فرد معتاد دور نگه دارید تا از آسیبهای جدی جلوگیری شود اما همزمان مهم است که عضو معتاد خانواده بداند اطرافیانش از روند بهبود او حمایت میکنند و به تلاشش برای ترک اعتیاد باور دارند.
فرد معتاد تحت تأثیر مواد مخدر خود را انسان بیارزشی احساس میکند، ولی اگر از طرف اطرافیان و اعضای خانوادهاش حمایت شود شاید شانس بیشتری برای بهبود در دوره درمان و بازپروری داشته باشد. هر چند گاه ممکن است تمام حمایتها و تلاش و همراهیها به هیچ نتیجهای نرسد اما هر چه هست، اعمال خشونت و انگزنی و سرزنش و تحقیر عضو معتاد خانواده قطعا کمکی به بهتر شدن وضعیت نخواهد کرد.
اعتیاد و خشونت خانگی، خواهرانِ توأمان
اعتیاد از اولین و اساسیترین دلایل بروز خشونت در پشت درهای بسته خانههاست.
تصویب قانونی جامع برای مقابله با خشونت خانگی، تدوین طرحهای حمایتی-ایمنی برای خانوادههایی که درگیر معضل اعتیاد هستند، جرم و انگزدایی از اعتیاد و تلاش برای درمان پزشکی و روانپزشکی آن، آگاهیبخشی و اطلاعرسانی به خانوادهها درباره چگونگی برخورد با عضو معتاد خانواده، افزایش آگاهی عمومی درباره خشونت خانگی، گسترش مراکز درمان رایگان و تخصصی اعتیاد و ارائه خدمات حقوقی، پزشکی، مشاوره و روانشناختی برای قربانیان خشونت خانگی ناشی از اعتیاد، راهکارهایی هستند که ممکن است بتوانند در کاهش میزان خشونت خانگی مؤثر باشند.
نگاهی به رابطه اعتیاد و خشونتهای خانگی
ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران میگوید شمار معتادان ایران نسبت به سال ۱۳۹۰، یعنی حدود ۹ سال پیش، دو برابر شده است. موضوعی که تنها جامعه و دستگاه آموزشی، نهادهای مبارزه با مواد مخدر، دولتها، وزارت بهداشت و نهادهای متولی سلامت و سایر دستگاههای رسمی کشور را تحت تأثیر قرار نمیدهد بلکه مستقیما و شاید بیش و پیش از هر جای دیگری بر نهاد خانواده اثر میگذارد.
اعتیاد به شیوههای مختلف بر خانه و خانواده و بر آنچه که «خانه امن» میخوانیماش اثر میگذارد. اعتیاد از مهمترین عوامل بروز و بازتولید خشونت پشت درهای بسته خانههاست، چه خشونت عضو معتاد خانواده با دیگر اعضا و چه خشونتِ دیگر اعضا با فرد معتاد.
آنچه در خانهها میگذرد از یک سو میتواند بر تمایل و کشش افراد به اعتیاد اثر مستقیم بگذارد و از سوی دیگر میتواند اعتیاد را در فرد معتاد به سطوح بالاتری برده و تشدید کند. در سطحی دیگر هم میتواند خانه را به فضایی سرشار از خشونت و درگیری تغییر ماهیت بدهد.
روابط جنسی همراه با خشونت، درگیریهای فیزیکی، نزاع، رفتارهای پرخاشجویانه و حتا قتل از مواردی است که در خانوادههای دارای عضو معتاد بیش از سایر خانوادهها گزارش شده است. این طور که ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده است، معتادان در خانوادهها در ۱۰ سال اخیر دست به خشونتهایی زدهاند که پیش از آن هرگز گزارش نشده بود.
در یک گزارش، محمدرضا فتاحی، روانشناس و درمانگر اعتیاد، دلیل تشدید بحران اعتیاد در خانوادهها و شکلگیری نوع شدیدتر و تازهای از خشونت خانگی در خانوادههای دارای عضو معتاد را افزایش مصرف مواد محرک و توهمزا در مقایسه با مواد مخدر میداند.
نقش اعتیاد پدران در خشونت علیه همسر و فرزند
اگر تاکنون عضو کانال تلگرام خانه امن نشدهاید، کلیک کنید.
۶۳ درصد خانوادههایی که پدر در آنها معتاد است شکلی از خشونت روانی یا بدنی را تجربه کردهاند. گزارشها اغلب از رابطه مستقیم میان مصرف مواد مخدر در مردان معتاد و خشونت علیه زنان خبر میدهند.
مصرف الکل، سوء استفاده از مواد مخدر و اعتیاد پیوند مستقیمی با خشونت خانگی و مخصوصا خشونت علیه زنان دارد. استفاده از مواد مخدر و به طور کلی اعتیاد چنان اثر جدی و معناداری در بروز خشونت در خانهها دارد که در بعضی از برنامههای مداخله در بحران، دیده شده که وقتی افراد برای مدتی مشخص (مثلا سه ماه) مصرف الکل یا مواد مخدر را قطع میکنند کاهش معناداری در خشونت آنها با همسرانشان اتفاق میافتد.
بر همین اساس کارکرد خانوادههایی که عضو معتاد دارند به طور کلی پایینتر از سایر خانوادهها گزارش شده است.
تحقیقات نشان میدهد میزان همسرآزاری، پرخاشگری، دشمنی، روانپریشی و آشفتگیهای رفتاری در همسران معتاد بیش از همسرانی است که اعتیادی ندارند.
بر اساس همین تحقیقات، شیوه مقابلهای و راهکارهای فرد معتاد در مقایسه با افرادی که اعتیاد ندارند اغلب آنی و تکانهای و هیجانی است و همین میتواند احتمال خشونت آنها با سایر اعضای خانواده را بالاتر ببرد.
از طرفی عضو معتاد خانواده میتواند برای تأمین هزینههای مواد مخدر دست به خشونت مالی در خانواده هم بزند. این از جمله شایعترین رفتارهایی است که همسران معتادان گزارش دادهاند.
اگرچه در بسیاری از موارد، اشخاص با ملاحظه آبرو و موقعیت اجتماعی خود از گزارش کردن خشونتهای خانگی در خانوادهای که عضو معتاد دارد پرهیز میکنند اما همه این مطالعات و آمارها هشدارهایی است که نشان میدهد خشونت در خانوادههایی که یک عضو معتاد -بیش از همه والدین و بیش از همه پدر- دارند، موضوعی جدیتر و ریشهدارتر و وضعیتی خطرناکتر و بحرانیتر است که ای بسا نیازمند برنامهریزیهای مستقل برای مداخله در بحران و ایجاد تغییر باشد.
اعتیاد مادر، هم خشونت هم انتقال اعتیاد
روشن است که اعتیاد مادران در دوران بارداری فرزند آنها را نیز معتاد میکند.
همین سال گذشته بود که حمیدرضا صرامی، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد سالانه هفت هزار و ۵۰۰ نوزاد معتاد در ایران متولد میشوند و کدام خشونت خانگی میتواند از این شدیدتر و عمیقتر بر سرنوشت انسان اثر بگذارد؟ این که بدون هیچ گونه آگاهی و تصمیم و انتخابی، تنها به دلیل اعتیاد مادر خود، معتاد به دنیا بیایی شاید شدیدترین نوع خشونتی باشد که نهاد خانواده میتواند مولد آن باشد.
به گفته مدیر کل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری ایران ۶/. درصد از جمعیت زنان ۱۵ تا ۶۴ ساله در ایران مصرفکننده مستمر مواد مخدر هستند. این یعنی نزدیک به ۱۶۰ هزار زن، نزدیک به ۱۶۰ هزار خانواده.
تحقیقات نشان داده که نوزادان مادران معتاد اغلب از نظر فیزیکی و حتا ساختار روان دچار محرومیتها و مشکلاتی میشوند. علاوه بر این زمانی که مادر به عنوان یکی از ارکان مهم خانواده با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند نه تنها نمیتواند نقش تربیتی و نظارتی خود را بهخوبی ایفا کند بلکه با ارائه الگویی ناسالم به فرزندان، زمینه را برای ابتلای آنها به اعتیاد هم فراهم میکند.
گزارشها حاکی از فقدان احساس مسئولیت یا پایین بودن این حس نسبت به خانواده در زنان معتاد است. بر همین اساس، همدردی و ارتباط عاطفی مادر معتاد با اعضای خانواده اغلب سطحی و زودگذر گزارش شده است.
مادر معتاد اغلب نیازهای خود را بر خواست دیگران مقدم میکند و وظایف و نقش خود را در خانواده انجام نمیدهد. شیوهای که در بهترین حالت به طلاق و از همپاشیدگی نهاد خانواده میانجامد. تحقیقات نشان میدهد تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانی شدن کودکان به مراتب از اثر اعتیاد پدر بیشتر است.
بیشتر بخوانید:
«قتل ناموسی»، خشنترین شکل خشونت خانگی (بخش اول)
چرا قتلهای ناموسی در قلب کشورهای توسعه یافته هم رخ میدهند؟
لبه دیگر تاریکی: خشونت با فرد معتاد
از سوی دیگر معتادان اعتماد به نفس خود را از دست میهند. اعتیاد اغلب یا دستکم بهتدریج با بیکاری فرد هم همراه است. اعتیاد پدر اغلب نقش حمایتی او را در خانواده تحت شعاع قرار میدهد. اعتیاد از جمله آسیبهایی است که رابطه مستقیمی با میزان شأن و احترام فردی و خانوادگی و اجتماعی شخص دارد و با کاهش پیوندهای خانوادگی همراه است.
ناپایداریهای رفتاری، فقدان عزت نفس، نداشتن توانمندیهای اجتماعی و از دست دادن درآمد و امکانات مالی همزمان که عضو معتاد خانواده را به دردسری برای سایر اعضا بدل میکند، خود او را نیز هر روز بیشتر و بیشتر به حاشیه میراند و احتمال این را که خودش با خشونت اطرافیان روبهرو شود بالاتر میبرد.
اغلب معتادان با از دست دادن توان مالی خود از نظر اقتصادی بهشدت به خانواده و اطرافیان خود وابسته میشوند و همین آنها را با محدودیتهای اقتصادی روبهرو میکند که میتواند آثار سوء مصرف مواد مخدر را تشدید کند. علاوه بر این، اعتیاد و عنوان «معتاد» همچون یک لکه ننگ یا انگ شدید عمل میکند و فرد معتاد را نه تنها بیشتر به حاشیه میراند بلکه بیشتر و بیشتر به سوی واکنشهای تند و هیجانی سوق میدهد.
برخورد قهرآمیز با فرد معتاد چه از سوی نهادهای قانونی و چه در نهاد خانواده، اعتیاد را از شکل یک بیماری که نیازمند توجه و مراقبت و درمان ویژه است خارج میکند و به جرمی غیراخلاقی بدل میسازد.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان اعتیاد هر روز بیش و بیشتر در گروه مسائلی که پزشکی و روانپزشکی ممکن است بتواند راه درمانی برای آن پیدا کند، جا باز میکند و بیش از آن که مسألهای امنیتی و قضایی باشد، آسیبی اجتماعی و مرتبط با موضوع سلامت عمومی به حساب میآید.
اینجاست که اگر فرد معتاد در خانه و در میان خانوادهای حامی و همراه قرار بگیرد بیشتر ممکن است بتواند اعتیاد خود را ترک کند یا دستکم به برنامههای ترک اعتیاد بپیوندد و برای رهایی از اعتیاد اقدام کند.
درست است که در گام اول ممکن است عجیب به نظر برسد اما فرد معتاد نیاز به حمایت دارد. اگرچه عضو معتاد خانواده ممکن است با اعتیادش به دیگران آسیب بزند اما اگر بنا باشد از چرخه معیوب خشونت در خانواده جلوگیری کنیم نباید او را تنها به حال خود رها کرد.
گاه لازم است خودتان فرزندانتان را از فرد معتاد دور نگه دارید تا از آسیبهای جدی جلوگیری شود اما همزمان مهم است که عضو معتاد خانواده بداند اطرافیانش از روند بهبود او حمایت میکنند و به تلاشش برای ترک اعتیاد باور دارند.
فرد معتاد تحت تأثیر مواد مخدر خود را انسان بیارزشی احساس میکند، ولی اگر از طرف اطرافیان و اعضای خانوادهاش حمایت شود شاید شانس بیشتری برای بهبود در دوره درمان و بازپروری داشته باشد. هر چند گاه ممکن است تمام حمایتها و تلاش و همراهیها به هیچ نتیجهای نرسد اما هر چه هست، اعمال خشونت و انگزنی و سرزنش و تحقیر عضو معتاد خانواده قطعا کمکی به بهتر شدن وضعیت نخواهد کرد.
اعتیاد و خشونت خانگی، خواهرانِ توأمان
اعتیاد از اولین و اساسیترین دلایل بروز خشونت در پشت درهای بسته خانههاست.
تصویب قانونی جامع برای مقابله با خشونت خانگی، تدوین طرحهای حمایتی-ایمنی برای خانوادههایی که درگیر معضل اعتیاد هستند، جرم و انگزدایی از اعتیاد و تلاش برای درمان پزشکی و روانپزشکی آن، آگاهیبخشی و اطلاعرسانی به خانوادهها درباره چگونگی برخورد با عضو معتاد خانواده، افزایش آگاهی عمومی درباره خشونت خانگی، گسترش مراکز درمان رایگان و تخصصی اعتیاد و ارائه خدمات حقوقی، پزشکی، مشاوره و روانشناختی برای قربانیان خشونت خانگی ناشی از اعتیاد، راهکارهایی هستند که ممکن است بتوانند در کاهش میزان خشونت خانگی مؤثر باشند.