نوشته: لورن بون
یک گروه تئاتر مصری خشونت خانگی را بر روی صحنه به تصویر میکشد .
خانه امن: در یک بعد از ظهر سوزان در ۱۵۰ مایلی جنوب قاهره، آمنه ۲۱ ساله (که نامش را برای پنهان کردن هویت خود تغییر داده است) بر روی صحنه تاریک تئاتری ایستاده است. او به همه تماشاگران نگاه میکند و البته چشمش را به هیچ فرد خاصی ندوخته است، به محض اینکه همبازیاش که نقش شوهر بدرفتارش را بازی میکند، با خشونت به سمت وی حملهور میشود، اشک از چشمانش جاری میشود. سکوت سنگینی بر سرتاسر سالن موقتی و پر گرد و غبار تئاتر سایه میافکند، هر چند تماشاگران روی خود را برنمیگرداندند. این صحنه برای بسیاری از آنها تنها یادآوری خاطرات گذشته است که همواره بر سرشان سنگینی میکند.
در فضای پرهرج و مرج پس از قیام مصر، فعالان به تازگی دارند پرده از آزار و اذیت جنسی همهگیردر کشور برمیدارند، اما آمار و ارقام مربوطه، خشونت نظاممند دیگری را علیه زنان نشان میدهد که هنوز مورد توجه قرار نگرفته است.
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۰۹ توسط مرکز توانبخشی قربانیان خشونت موسوم به “ندیم” انجام شد، ۷۹ درصد از زنان مصری اعلام کردند که شخصاً خشونت خانگی را تجربه کردهاند. مطالعهای ملی که در سال ۲۰۰۵ انجام شد نشان داد از هر سه زن ازدواج کرده (و یا قبلا ازدواج کرده) یکی از آنها حداقل یک بار توسط شوهرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. و در میان کسانی که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند، کمتر از نیمی از افراد خواستار کمک شدهاند.
در حومه شهر محروم منیا در مصر، یک گروه کوچک تئاتر تصمیم گرفت سکوت را بشکند و دست به اقدامی بزند. این گروه که متشکل از حدود ۲۰ بازیگر داوطلب در گروه تئاتر یسوعیون است، با درک تابو بودن این مسئله و اینکه نمیتوان صریحاً به آن اشاره کرد، از نمایشنامههایی با مضمون خشونت برای طرح موضوع در روستاهای اطراف استفاده کردهاند. گرچه این منطقه از حیث تنشهای فرقهای معروف است، اما بازیگران این گروه هم از مسیحیان و هم از مسلمانان بودند. بسیاری از بازیگران زن بوده و چندین تن از آنها خودشان قربانیان خشونت بودهاند.
این گروه از طریق تئاتر تعاملی، تماشاگران را تشویق میکنند به روی صحنه بیایند، نقش بازی کرده، و مشکل خود را با اشاره به موضوعاتی بسیار رایج حل کنند: پدری بدرفتار که دختر خود را وادار به ازدواج زودهنگام با مردی میکند که دختر از او بیزار است؛ مادر شوهری خشن که از همسر دوم پسرش متنفر است زیرا تنها دختر میزاید، بر خلاف همسر اولش که پسرزا است؛ شوهری بیکار که خشم خود را بر سر زن درماندهاش خالی میکند.
ایمان ۲۳ ساله که نقش مادر شوهر خشن را بازی میکند میگوید: “من به تمرین زیادی برای این نقش نیاز نداشتم، تنها به تجربه مادر خودم نگاه کردم.”
به نظر میرسد تمام بازیگران داستانهای ناگفتهای دارند، داستانهایی که بین مخفی کردن و یا بازگو کردن آنها مردد هستند. نرمین ۲۱ ساله که بهترین دوست ایمان است به یاد میآورد که چطور معلم ریاضی وی در جلسات تدریس خصوصی، وقتی پاسخ درست را نمیداد به او تجاوز میکرد. او میگوید: “من از ریاضی بدم میآید، هنوز هم با دیدن اعداد تنم میلرزد.”
گرچه آمنه با قدرت فراوان بر روی صحنه نقش زنی را بازی میکند که مورد خشونت قرار میگیرد، اما به محض آنکه از پوست آن شخصیت بیرون میآید، این قدرت به ضعف تبدیل میشود. او ناخنهای حنا کرده خود را میجود و وقتی تعریف میکند که در دوران کودکی توسط یکی از اعضای خانواده مورد آزار قرار میگیرد، دچار لکنت زبان میشود. منظور او از آزار، تجاوز جنسی است، هر چند به سرعت بحث را عوض میکند.
او میگوید “بسیاری از اعضای خانوادهام هنوز هم این مسئله را نمیدانند، من نمیتوانم این موضوع را به آنها بگویم. تمام خانواده خجالتزده خواهند شد.” او میگوید میخواهد از طریق تئاتر به دیگران کمک کند، اما در واقع دارد تلاش میکند به خودش کمک کند.
گرچه این گروه تئاتر روستایی بیشتر اوقات تشویق میشوند، اما همیشه هم محبوب نیستند. به گفته اعضای آن، برخی از مردان و حتی زنان به آنها تف میکنند و بر سرشان داد میزنند.
شهر منیا که درمصر علیا واقع شده است، محافظهکارترین و سنتیترین منطقه کشور از نظر فرهنگی تلقی میشود که در آن ارزشهای پدرسالارانه در نگرش ها و جهان بینی ها ریشه دوانده است. گرچه این منطقه تنها ۴۰ درصد از جمعیت کشور را دارد، بر اساس گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۲، ۶۰ درصد از کسانی که در فقر زندگی میکنند و ۸۰ درصد از کسانی که در فقر شدید به سر میبرند در این منطقه سکونت دارند.
بسیاری از بازیگران داوطلب در این گروه تئاتر کوچک هرگز در میدان تحریر دست به اعتراض نزدهاند؛ برخی از آنها تنها یک یا دو بار به قاهره سفر کردهاند.
عادل مکرم، کارگردان ۵۲ ساله این گروه تئاتر میگوید: “این کار برای ما مخاطرهآمیز است. هیچ کس در قاهره به این مسئله نمیپردازد، تا چه برسد به اینجا. اما از نظر من، انقلاب واقعی این است. وقتی در میدان شهر دست به شورش میزنی، مردمی که در کنارت هستند سطح معینی از آگاهی و سواد دارند… اما بر روی صحنه میتوان با آدمهایی ارتباط برقرار کرد که در میدان شهر نمیتوان این کار را انجام داد.”
میتوان گفت در مصر تقریباً هیچ اراده سیاسی برای مقابله با خشونت نظاممند علیه زنان وجود ندارد. اگرچه مبارزات مردمی علیه آزار و اذیت جنسی تیتر اول اخبار داخلی و بینالمللی میشود، اما سیاستمداران نه تنها به این مسئله اذعان نمیکنند، بلکه اغلب وجود مشکل را نیز انکار مینمایند.
در مصاحبهای که در سال گذشته با یکی از نمایندگان زن اخوان المسلمین در مجلس داشتم او به من گفت که باور ندارد که آزار و اذیت جنسی وجود داشته باشد زیرا ساعت ۲ نیمه شب پای پیاده به خانه رفته و هرگز مورد حمله قرار نگرفته است.
مرکز ندیم دست به جمعآوری امضا برای تصویب قانونی جهت مجرمانه دانستن خشونت خانگی زده است. شورای ملی زنان مصر نیز اخیراً قانون جدیدی را پیشنهاد داده است که در آن آزار و اذیت جنسی جرم محسوب میشود و برای مجرم در اولین بار ارتکاب جرم حداقل حکم یک سال زندان در نظر گرفته شده است. بر اساس یک نظرسنجی که توسط مرکز حقوق زنان مصر در سال ۲۰۰۸ انجام شد، هشتاد و سه درصد زنان مصر میگویند آزار و اذیت جنسی را تجربه کردهاند.
سالی زونی یکی از فعالان خستگیناپذیر و همکاران «گروه زنان مصر سازمان ملل متحد» میگوید: “در حال حاضر، آزار و اذیت جنسی مسئلهای است مربوط به سکس و میتوان با آن مقابله کرد، در حالی که خشونت خانگی در مصر همچنان در پشت پرده است. مبارزه با این مسئله سختتر است، اما لازم است از همین امروز در مورد خشونت خانگی دست به گفتگو بزنیم.”
امانی خلیل، یکی از اعضای شورای مرکزی مرکز ندیم میگوید گرچه تعداد زنانی که خواستار کمک هستند زیاد است، اما بسیاری از آنها هنوز هم میترسند پا پیش بگذارند. او میگوید “مشکل فرهنگی است. در این کشور از همان سنین کودکی به زنان آموزش داده میشود برای پدران و برادران خود چای درست کنند. افراد در مورد این مسائل صحبت نمیکنند، به خصوص اگر این اتفاق در خانوادهشان افتاده باشد.”
گرچه رژیم امنیتی حسنی مبارک، رییس جمهور برکنار شده مصر کار چندانی در زمینه پیشبرد حقوق زنان انجام نداد، اما بسیاری از افراد از این میترسند که دولت جدید مصر به رهبری حزبی وابسته به اخوان المسلمین، اقدامات بسیار کمتری انجام دهد، اگر نکوشد این مبارزه را سرکوب کند.
هنگامی که کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل متحد در ماه مارس بیانیهای را برای محکوم کردن خشونت علیه زنان پیشنهاد کرد، اخوان المسلمین پس از مدت کوتاهی این بیانیه را محکوم کرد و آن را “متناقض با اصول مسلم اسلام، تضعیف کننده اخلاق اسلامی، و نابود کننده بنیان خانواده، که بنیان اساسی جامعه است” خواند. به تازگی، مجلس علیای مصر در مناقشه با کمیته حقوق بشر پارلمان مصر، مجدداً این بیانیه را مورد انتقاد قرار داد، با این استدلال که موجب ترویج سقط جنین، همجنسگرایی، و بیقیدی در امور اخلاقی و جنسی میشود.
برگردیم به شهر منیا؛ ام علی زنی ۲۷ ساله در سکوت به تماشای یکی از نمایشنامهها پرداخته است در حالی که کودکی شیرخوار را تکان میدهد و پسر دیگرش در دامانش به خواب رفته است. او که لباسهایش پاره پاره است و صورتش پر از زخم و آبله میگوید: “من خودم را به مادر شوهر بدرفتار بیشتر شبیه میدانم. وقتی کسی کتک بخورد، خودش هم اهل کتک زدن میشود.”
تماشاگران تئاتر با چهرههایی نیمه خندان و نیمه درهم از اینکه چهره خود را در تئاتر دیدهاند از سالن موقت بیرون میآیند تا وارد چشمانداز غبارآلود مصر شوند با فرصتهایی ملالانگیز و آرزوهایی مبهم. در پشت صحنه، مکرم، کارگردان تئاتر در دفتر خود که دود سیگار آن را پر کرده نشسته و در این فکر است که حالا باید به سراغ کدام روستا برود، و اینکه کجاست که هنر میتواند در آنجا به تقلید از زندگی – و شاید تغییر آن – بپردازد. او میگوید: “انقلاب ما به این صورت است. تمام تلاش من این است که سنگی را به داخل برکهای بیندازم و ببینم چقدر موج درست میکند.”
بخشی از هزینههای تهیه این گزارش توسط کمک مالی مرکز گزارش بحران پولیتزر تأمین شده است.
ترجمه: گروه ترجمه خانه امن
منبع: http://goo.gl/FjfwKk