Photo: conrado/bigstock.com
نعیمه دوستدار
برای مریم- ز، ماما و فعال اجتماعی، همه چیز از آن روزی شروع شد که برای زیارت و گشت و گذار به شاهعبدالعظیم شهر ری رفت؛ جایی که در صحن حرم با یک زن بچه به بغل روبهروشد.
«زن کنار دیوار نشسته بود و رنگ به صورت نداشت. خیلی لاغر بود و نوزاد چندروزهای را در بغل داشت. از حال و هوایش فهمیدم معتاد و مریض است.»
مریم ماماست؛ در حوالی میدان راهآهن تهران یک مطب شخصی دارد: «اولین بار نبود که یک زن معتاد میدیدم. خیلی از زنهایی که به مطبم میآمدند اعتیاد داشتند. پدر و برادر و شوهرشان معتاد بودند و آنها را هم معتاد کرده بودند. آن زنان برای موارد اورژانسی ممکن بود به مطب من بیایند و خیلیهایشان تقاضای سقط داشتند. اما داستان آن زن فرق داشت. آن زن میخواست در حرم بچهاش را سر راه بگذارد.»
مریم زن را زیرنظر گرفته بود و وقتی بچه را در یک حرکت ناگهانی نزدیک یک حجره گذاشت و به سرعت از صحن بیرون رفت، نمی دانست دنبال زن بدود یا بچه را بردارد: «دویدم دنبال زن. چون حالش خوب نبود نتوانسته بود خیلی دور شود. با هم رفتیم دفتر حرم و آنجا قضیه را گفتم. تا مدتی داستان آن زن را پیگیری کردم. فهمدیم بچه دیگری را هم سر راه گذاشته. اما بچه دوم را دادند به بهزیستی. خودش هم مدتی بعد مرد.»
مردم برای مردم
مریم-ز از آن زمان یک ان.جی.او راه انداخته که اغلب فعالان آن پزشک، ماما و متخصص امور بهداشتی هستند، فعالیتی که ارتباط مستقیمی با بهزیستی، یا وزارت بهداشت ایران ندارد. آنها تلاش میکنند زنان معتاد مناطق تحت پوشش خود را که احتمال بارداریشان وجود دارد شناسایی کنند و آنها را برای جلوگیری از بارداری آموزش بدهند یا ابزارهای پیشگیری را در اختیارشان قرار دهند.
کاهش بارواری از دستور خارج شده است
با وجود آمارهایی که از تعداد زنان کارتن خواب و معتاد در سراسر کشور به خصوص تهران اعلام میشود و با وجود اخباری که از تولد کودکان معتاد و رها کردن این کودکان منتشر میشود، دفتر سلامت خانواده وزارت بهداشت، از سه سال قبل، به دنبال اجرای سیاستهای افزایش جمعیت، کاهش باروری را از فهرست برنامههای خود خارج کرده است.
این سیاستها که به دنبال اعلام پشیمانی رهبر جمهوری اسلامی از برنامه کنترل جمعیت در دهه ۷۰ اجرایی شد، محورش افزایش جمعیت است و بر اساس آن تمام برنامههای کنترل جمعیت از جمله در اختیار قرارادن وسایل پیشگیری از بارداری به شکل رایگان، متوقف شده است. به دنبال این طرح، مسوولان دفتر سلامت خانواده وزارت بهداشت، حتی در مورد محدودسازی باروری افراد دارای رفتارهای پرخطر (مثل زنان و مردان معتاد و کارتن خواب، با روابط جنسی غیر ایمن) حرف نمیزنند و حمایت مستقیمی برای کنترل فرزندآوری این افراد نمیکنند.
تنها بر اساس دستورالعمل پیشگیری از انتقال اچایوی ایدز از مادران باردار به نوزادان که در ١۵ استان ایران اجرا میشود، وزارت بهداشت در ١٢ دانشگاه علوم پزشکی، کارگاههای تربیت مربی برگزاری میکند و دانشجویان این کارگاهها بعدا مسوول دادن مشاورههای ویژه به زنان در معرض آسیب، معتادان تزریقی و همسران آنها میشوند تا «بارداری سالم» و «تولد نوزاد سالم» صورت بگیرد.
با این حال، وزارت بهداشت از مراکز محدودی نام میبرد که وسایل پیشگیری از بارداری را در اختیار زنان معتاد یا کارتن خواب قرار میدهد اما این وسیله در شرایط فعلی اغلب کاندوم است.
روندی که ناگهان تغییر کرد
مریم ز میگوید: «قبل از اعمال سیاستهای افزایش جمعیت، تاکید بیشتری بر پیشگیری از بارداری میشد. الان برای افرادی مثل کارتن خوابها و معتادها همچنان برخی وسایل پیشگیری از بارداری داده میشود اما خیلی کمتر شده و نوعش هم تغییر کرده است. بیشتر کاندوم داده میشود اما معلوم نیست که این افراد از این کاندومها استفاده کنند. کاندوم برای این گروه وسیله مطمئنی نیست چون ممکن است آنها از این وسیله اصلا استفاده نکنند. ما خودمان از پزشکان بدون مرز و برخی از نهادهای خارجی وسایل پیشگیری از بارداری میگیریم.»
اما مریم- ز میگوید که کنترل باروری زنان معتاد یا کارتنخواب، آسان نیست: «اغلب این زنها زندگی مشخص و روتینی ندارند. جا و مکانشان مشخص نیست. ما گاهی از طریق روابطمان کسانی را پیدا میکنیم، اما بعد نمیتوانیم آن زن را پیدا کنیم چون آدرس ندارد. از همه مهمتر اینکه آموزشی در این زمینهها ندیدهاند و لزوم کنترل بارداری و همینطور پیشگیری از بیماریهای جنسی را نمیدانند.»
آیا طرح عقیمسازی تعداد کودکان سرراهی را کم میکند؟
بیش از ۱۰ ماه از زمانی که فاطمه دانشور، رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران موضوع عقیمسازی مادران معتاد یا کارتن خواب را مطرح کرد، میگذرد و این موضوع همواره مخالفان و موافقای در میان مسوولان و فعالان انجیاو ها داشته است.
برخی معتقدند که عیقمسازی زنان معتاد یا کارتن خواب آنها را با با همان شرایط در جامعه رها میکند و درمان قطعی آنها نیست و همچنین نمیتواند مانع انتقال بیماریهای مقاربتی و ایدز شود.
اما موافقانی مانند فاطمه دانشور، رییس شورای اجتماعی شورای شهر معتقدند که امکان بازگشت این افراد به زندگی عادی بسیار کم است و عوارض تولد نوزادان مریض و معتاد، رها شده و بیسرپرست برای جامعه شدیدتر از عوارض ناباروی این زنان خواهد بود.
علاوه بر عوارض شدید بارداریهای مکرر برای زنان کارتن خواب و معتاد، تولد این کودکان اکنون به معضل بهزیستی ایران هم تبدیل شده است. مدیرکل بهزیستی استان تهران اخیرا خبر داده که بیش از ۱۵۰ نوزاد و کودک سرراهی در دو ماه اخیر شناسایی شدهاند. اصغر باقری گفته این کودکان پس از شناسایی به شیرخوارگاه آمنه منتقل شدهاند و بیشتر آنها دچار بیماریهایی هستند که مراکز بهداشتی و درمانی هزینههای آنان را تقبل نمیکنند.
علاوه بر این، شناخت هویت این کودکان و صدور شناسنامه برای آنها مشکل است. معاون اسناد هویتی اداره کل ثبت احوال استان تهران میگوید صدور شناسنامه برای این کودکان بعد از اینکه از سوی بهزیستی معرفی شوند و پس از احراز هویت ایرانی آنها، در یک بازه زمانی سه یا چهار ماه انجام میشود و البته همچنان آینده این کودکان که به مجموعه کودکان بیسرپرست اضافه میشوند نامشخص است.
استفتا از مراجع
بر پایه همین نگرانیهاست که فاطمه دانشور در آخرین اظهارنظر خود در این زمینه گفته که وزارت بهداشت به پیشنهاد نهادهای غیردولتی قصد دارد تا مسأله استفتا از مراجع درباره عمل توبکتومی یا عقیمسازی زنان معتاد و کارتنخواب را آغاز کند.
فاطمه ز، میگوید که به عنوان یک ماما، در شرایطی که متولی مشخصی برای حمایت از این زنان وجود ندارد و آینده این زنان مبهم است، با عقیمسازی آنها موافق است: «این زنان در یک چرخه خشونت گیرافتادهاند. فقر و بیکاری، نداشتن استقلال مالی و خشونت نزدیکان، همه با هم بر سر این زنان آمده است. بارداری برای آنها یک خشونت مضاعف است که به طور مستقیم بر بدن و سلامتیشان اثر میگذارد. با امکان پیشگیری از بارداری، آنها در واقع یک حق بر بدن خود به دست میآورند.»
وزارت بهداشت ایران در سال ۱۳۹۳، دستورالعملی در زمینه اندیکاسیونهای عمل توبکتومی صادر کرده که بر اساس آن این عمل جراحی از حالت انتخابی خارج شده و فقط در صورت تایید کمیته نظارت (که شامل چندین پزشک و مسؤول است) و در صورت داشتن اندیکاسیونهای صادر شده صورت میگیرد. این اندیکاسیونها ۲۰ مورد شامل چندین عنوان بیماری مزمن و نیز بیمارانی که برای بار سوم سزارین می شوند (به شرطی که دو فرزند زنده داشته باشند)، افراد آلوده یا مبتلا به ایدز، افراد ۴۰ سال به بالا و تعداد فرزند پنج و بیشتر است.
مریم- ز میگوید: «زنان معتاد و کارتنخواب بدون نیاز به فتوای علما در همین ظرایط فعلی هم میتوانند تقاضای توبکتومی کنند. بسیاری از آنها بیماریی مزمن دارند و آلوده به اچ.آی.وی هستند و هر بارداری برای آنها خطر مرگ دارد. من البته ترجیح میدادم که خوشبینانه فکر کنم این زنان امکان بازگشت و بهبودی کامل دارند، اما در واقعیت امروز جامعه، کسی متولی وضعیت آنها نیست. بهزیستی امکانات ندارد، وزارت بهداشت سیاستش نیست، پلیس به چشم مجرم میبیندشان و شهرداری میخواهد آنها را جمع آوری کند. با این وضعیت، بچه آخرین مشکلی است که آنها لازم دارند.»
درباره این خشونتی که بر کودکان میرود بخوانید: طردشدگی، کودکانی که به دست روزگار سپرده میشوند
درباره گرفتاریهای فرزندخواندگی بخوانید: هزار و یک مصیبت فرزندخواندگی در ایران