Photo: Yacobchuk/Bigstock.com
نعیمه دوستدار
«آنشب شش سالگی خود را به یاد میآورم که گرم و آرام در بستر خود خوابیده بودم. در آن حالت دلپذیر نیمخواب و نیمبیدار و با آن خوابهای رنگارنگ کودکی که چون پریان خیالی با سرعت ولی آرام و بی صدا از برابرم میگذشتند، در درون بسترم حرکت چیزی شبیه به یک پنجه سرد و زمخت را احساس کردم که به لمس و جستوجوی بدن من سرگرم بود. گویی به دنبال چیزی میگشت. همزمان با آن، پنجه دیگری به همان بزرگی، سردی و زمختی اولی، بر دهان من قفل شد تا مرا از فریاد زدن باز دارد. آنها مرا به حمام بردند. چیزی شبیه یک گیره آهنی را به یاد میآورم که دستها، بازوان و رانهای مرا در خود میفشرد، طوری که قدرت هرگونه حرکت یا مقاومت را از من سلب میکرد. ناگهان به نظرم رسید که لبه تیز فلزی به میان رانهایم رفت و پاره گوشتی را از آن نقطه بدن من جدا کرد. فریادی از درد زدم و دستی که دهان مرا میفشرد نتوانست مانع خروج آن شود، زیرا آنچه که حس کردم فقط احساس یک درد معمولی نبود، آتش سوزانی بود که سراسر جسم مرا در خود میگرفت. چند لحظه بعد حوضچه سرخی از خون را در اطراف کمرم گسترده دیدم. گریه را سر دادم و مادرم را به کمک خواندم. اما بدترین ضربه لحظهای بود که به دور خود نگاه کردم و او را در کنار خود ایستاده دیدم. بله اشتباه نمیکردم، این خود او بود که درست در وسط افراد غریبه، با آنان حرف میزد و لبخند تحویلشان میداد، انگار که آنها همین چند لحظه پیش در مراسم تکه پاره کردن دخترش شرکت نکرده بودند…»
نوال سعداوی، «چهره عریان زن عرب»
دستکم ۲۰۰ میلیون زن و دختر در سراسر جهان قربانی ختنه زنان شدهاند. این تعداد ۷۰ میلیون نفر بیشتر از آمار سال ۲۰۱۴ است. به دلیل همین آمار شوکهکننده، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل در نیویورک امسال به مناسبت روز جهانی عدم مدارا با ختنه زنان، گفته که هیچگاه پایان دادن به این اقدام اینچنین فوری نبوده است.
به نظر سازمان ملل، بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن، مصداق بارز «شکنجه» است. به همین دلیل این سازمان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با ناقصسازی جنسی زنان زنان را تعیین کرده تا به عنوان یکی از روزهای آگاهیدهنده بینالمللی مورد حمایت سازمان ملل، ۶ فوریه هر سال، مبارزه با ناقصسازی جنسی زنان (ختنه زنان) را در مرکز توجه جامعه جهانی قرار دهد.
نخستین بار، ۶ فوریه ۲۰۰۳ استلا اوباسانجو،، بانوی اول نیجریه این روز را پیشنهاد کرد. سپس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل این روز را به عنوان یکی از روزهای بینالمللی سازمان ملل تصویب کرد.
بر اساس گزارشهای جهانی، در هر ۱۰ ثانیه در جهان دختری ختنه میشود. ختنه زنان بیش از هر جایی همچنان در آفریقا رواج دارد. دلیل ختنه زنان اغلب مذهبی و فرهنگی است و گفته میشود که هر سال دو میلیون نفر قربانی مثله جنسی دختران میشوند.
ایران و باقیماندههای یک سنت دیرین
خیلیها تصور میکنند که ختنه زنان در فرهنگ و سنت ایرانی وجود ندارد اما پژوهشهای جدید نشان میدهند که در برخی از مناطق ایران هم این عمل خشن روی زنان انجام میشود.
همین امسال، کامیل احمدی، نتایج پژوهشی را منتشر کرده که نشان میدهد این عمل در چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و هرمزگان رواج دارد. این پژوهشگر میگوید که ختنه دختران آیٔینی با قدمت بسیار است که با وجود نقض وجوه مختلف حقوق جنسی زنان، امروزه همچنان رواج دارد. برخی باورها، هنجارها، نگرشها و نظامهای سیاسی و اقتصادی در ادامه یافتن این سنت در ایران نقش دارند.
بر اساس این پژوهش حدس زده میشود حدود ۷۰ درصد از ختنه زنان در چهار استان ذکر شده رواج داشته باشد. از بین هزار نفری که در ۸۵ روستا مورد مطالعه قرار گرفتهاند، مشخص شده که آذربایجان غربی بیشترین آمار ختنهشدگان را دارد.
در ایران، ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ده سال صورت میگیرد. در استانهای ایلام و لرستان این عمل درست قبل از ازدواج صورت میگیرد و در برخی از موارد هم پس از تولد اولین فرزند ختنه انجام میشود. در استان هرمزگان اما معمولا دختربچهها را در سنهای پایین ختنه میکنند.
زنان را چطور ناقص میکنند؟
تنها شباهت عملی که روی زنان انجام میشود با ختنه مردان، در بریدن بخشی از آلت تناسلی است با این تفاوت که بخشی که از آلت مردان بریده میشود، آلت جنسی آنها را ناقص نمیکند اما در عملی که بر زنان انجام میشود، عضو جنسی ناقص میشود.
بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی، این عمل به چهار شکل ممکن است انجام شود: برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس (کلیتوریدکتومی)، برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با بریدن لبهای بزرگ یا بدون آن، تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک یا لبهای بزرگ با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره.
در اغلب نقاط جهان از جمله ایران، این عمل پنهانی و در شرایط غیربهداشتی انجام میشود. داروی بیهوشی وجود ندارد و فرد درد بسیار شدیدی را تحمل میکند.
افرادی که به شکل سنتی مسئول انجام این عمل هستند، محل خونریزی را با خاکستر، داروهای محلی یا بتادین و الکل تمیز میکنند.
برای انجام این عمل خشن بر روی زنان و دختران، استدلالهای بدون پشتوانهای در جوامع سنتی ارائه میشود. آنها میگویند که این عمل تضمین کننده پاکی زن و تضمینکننده سلامت مرد و کودکی است که از زن متولد میشود. برخی معتقدند که بوهای بد با این عمل از بدن زن حذف میشود اما یکی از مهمترین دلایل سنتی انجام این عمل کنترل یا کم کردن میل جنسی زنان است.
نتیجه این سنت خشونت بار اغلب دامنگیر است و تا پایان عمر همراه آن زن میماند. ختنه آمیزش را برای زنان دردناک میکند و دلیل بریده شدن کلیتوریس که مهمترین اعصاب جنسی در آن قرار دارد، این زنان اغلب به ارگاسم نمیرسند. برخی موارد ناباروی به دلیل ختنه هم وجود دارد.
شرایط غیر بهداشتی باعث میشود که زنان با عوارضی مثل عفونتهای شدید روبهرو شوند و به دیلیل همین عفونتها انتقال بیماریهایی مثل هپاتیت و اچ آی وی هم بیشتر شود. همه اینها جدا از عوارض روانی و روحی حاصل از ناقص شدن عصو جنسی زنان است.
بنبست قانونی و بیتمایلی ایران به مداخله در ختنه زنان
گرچه در ایران مناطقی که ختنه در آنها انجام میشود، چندان وسیع نیستند و برخی شواهد نشان میدهد که با بالارفتن تحصیلات و آگاهی نسلهای جدید تا جدودی از انجام این عمل کاسته شده، اما همچنان مردمانی هستند که بر سنتهای پیشین خود پای میفشادند. زنان نسلهای قبلی و مادران، از حامیان اصلی این سنت خشن هستند که آنها نیز به نوعی خود را مسوول پاسداری از ارزشهای مردسالارانه میدانند.
با این حال مداخله چندانی از سوی حکومت ایران برای کنترل اعمال این خشونت بر زنان صورت نمیگیرد.
به علاوه، قوانین ایران از ختنه دختران نامی نبرده است و چون قانونی وجود ندارد، نمیتوان برای حمایت از دختران نسبت به ناقصسازی جنسی اقدامی کرد. تنها نقطه اتکا، قوانینی هستند که آنها مثله کردن بدن را قابل مجازات میدانند.
اما بر مبنای قوانین بینالمللی، از آنجا که ایران به کنواسیون منع خشونت علیه زنان نپیوسته، نمیتوان بر مبنای حقوقی مثل حق حیات، تمامیت بدن، حمایت از زنان در برابر قربانی شدن، حق سلامت ذهنی و جسمانی و حمایت از زنان در برابر خشونتهای خانوادگی از حقوق زنانی که ختنه شدهاند، حمایت کرد.
نکته امیدی دیگری که برای حامیان حقوق زنان و کودکان وجود دارد، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان است که در ماده یک، هرنوع صدمه به کودکان و نوجوانان اعم از جسمی، روانی و اخلاقی را ممنوع کرده است. ماده ۴ این قانون، علاوه بر ممنوعیت هرگونه شکنجه مجازات حبس و جزای نقدی را برای مرتکب قرار داده است.
ماده ۵ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان هم کودک آزاری را جرم عمومی میشمارد که نیازی به شاکی خصوصی ندارد و شاید بتوان با تکیه بر این قوانین از برخی از قربانیان مثله کردن جنسی زنان حمایت کرد.
با وجود اینها نبودن نهادهای مردمنهادی که بتوانند به شکل مستقل این مساله را پیگری کنند، در کنار بیتمایلی حکومت از ورود به آن، در کنار انکار مردم مناطقی که این عمل در آنها کم و بیش انجام میشود، موضوع را تا حدی از دسترس پژوهشگران خارج میکند. با این حال فعالان این حوزه امیدوارند که با آموزش مردمی، به خصوص آموزش دایهها و ماماهای محلی که ادامهدهندگان اصلی این سنتاند و با جلب حمایت روحانیون مذهبی در آن مناطق، در کنار آموزش کادر بهداشتی و درمانی فعال در این محلها و جلب مشارکت دولت، بتوان باقیماندههای این عمل خشن را بر روی زنان از میان برد.