Photo: Eugene Sergeev/Bigstock.com
محسن فرشیدی
همزمان با پیشرفت تکنولوژی، گسترش ابزارهای ارتباطی و آسانتر شدن دسترسی به شبکههای اجتماعی، صنعت پورنوگرافی نیز فراگیرتر و شکلهای جدیدتری به خود گرفته است. اگر در دهههای گذشته فیلمهای ویدئویی و مجلات تنها ابزارهای ارائه متون، عکسها و یا تصاویر پورنوگرافی بودند، اما در جهان امروز در کسری از ثانیه میتوان به انبوهی از آنها و با هزینهای به مراتب کمتر دسترسی پیدا کرد. وجود این تغییرات، لزوم بازنگری در قوانین و شیوههای مقابله با سوءاستفادههای احتمالی را دوچندان کرده است.
با پیدایش اینترنت، پورنوگرافی نیز دچار دگرگونیهای اساسی شد. تسهیل در امکان تولید آن به صورت فردی و بینیاز از کمپانیهای بزرگ و در پی آن دسترسی سادهی مخاطبان به آن، شکلهای جدید و پیچیدهتری از پورنوگرافی را در سالهای گذشته بوجود آورده است. در شرایطی که امروزه تنها به یک وبکم برای تولید و یک کلیک برای دسترسی نیاز است، خطر و ریسک بروز انواع خشونتها و سوءاستفادههای جنسی نیز تقویت شده است. پورنوگرافی کودکان یکی از نمونههای این تغییرات است که در سالهای گذشته رشد داشته و سن کودکانی که قربانی آن میشوند نیز کاهش پیدا کرده است.
تفاوتهای پورنوگرافی کودکان با پورنوگرافی بزرگسالان
کودکان در مواجهه با انواع خشونتها، سوءاستفادههای جنسی و یا موضوع پورنوگرافی، به دلیل آسیپپذیر بودن در خطر بیشتری قرار دارند. شاید اولین تصویری که از مقوله پورنوگرافی در ذهن تداعی شود افراد بزرگسال باشند، اما در سالهای گذشته پورنوگرافی کودکان نیز رشد داشته است. پریسا کاکائی، عضو گروه سردبیری سایت حق کودکی در گفتگو با خانه امن، در تعریف پورنوگرافی کودکان میگوید: «پورنوگرافی کودکان به هر شکلی از نمایش کودک، چه به صورت واقعی یا مجازی میگویند که کودک را به شکلهای مختلف از جمله نشان دادن آلات تناسلی درگیر فعالیتهایی با مقاصد جنسی میکند و در بیشتر مواقع این کار با وعدهی پرداخت وجه، دریافت مسکن و نیازهایی از این دست صورت میگیرد.»
پورنوگرافی بزرگسالان و کودکان همزمان که شباهتهایی با هم دارند، تفاوتهای مهمی نیز میان آنها وجود دارد. این فعال حقوق کودکان در مورد این تفاوتها میگوید: «با توجه به آسیبپذیری بیشتر کودکان نسبت به بزرگسالان، موضوعی که در پورنوگرافی کودکان اهمیت دارد “دوران کودکی” است، بدین معنا که این اتفاق در دورانی صورت میگیرد که منجر به آسیبهای جدی در کودک میشود و تمام زندگی او را به اشکال مختلف تحت تاثیر قرار میدهد و در نگرش یک کودک به مقوله رابطهی جنسی در سنین بزرگسالی نیز آسیبهای جدی وارد میکند و او بیشتر در خطر رفتارهای جنسی پرخطر قرار میگیرد. شخصیت بزرگسالی یک کودک در این دوران شکل میگیرد. ارزشها و نگرشهای جنسی چنین کودکی به شکلی مداوم و فعال جسم و ذهن او را درگیر میکند و این خشونت به مرور زمان به یک موضوع عادی زندگی روزمره او تبدیل میشود. اضافه بر این درک و اهمیت موضوعاتی مثل این که تجاوز و سواستفاده جرم است از افکار او خارج میشود و هم در معرض خشونت بیشتر قرار میگیرد و هم امکان بروز خشونت در او افزایش پیدا میکند. انواع بیماریهای جنسی یا بارداریهای ناخواسته از دیگر مواردی هستند که نوجوانان قربانی را تهدید میکند.»
با توجه به اینکه به نظر میرسد پورنوگرافی کودکان در حال رشد است، پریسا کاکائی در مورد تاثیر پورنوگرافی کودکان بر زمان کودکی و بزرگسالی او میگوید: «همانطور که گفته شد موضوع مهمی به نام “دوران کودکی” وجود دارد، این دوران شامل بخشهای مختلفی میشود. مجموعه زمانی که کودک جنین است، لحظهای که به دنیا میآید و سالهای اول زندگی که مدام در حال رشد است را شامل میشود. این رشد هم از نظر فیزیکی دارای اهمیت است و هم روانی. تهدید هر کدام از این دورههای سنی بر رشد کودک چه از نظر سلامت جسمی و چه سلامت روانی تاثیر منفی میگذارد. اتفاقی که در این میان حائز اهمیت است ورود یک کودک از زمان دوران کودکی به بزرگسالی است، بدین معنا که یک کودک فرصت رشد شخصیت خود که باید همراه با آرامش، شادی و آموزش باشد را از دست میدهد و خیلی سریع وارد فضای بزرگسالی میشود، در صورتی که هنوز یک کودک است. دورانی که به آن دوران بزرگسالی میگوییم نیاز به تجربهاندوزی، خرد و تجاربی دارد که کودک بدون به دست آوردن آنها و همچنین از دست دادن دوران کودکی خود وارد آن میشود. در مورد کودکانی که قربانی پورنوگرافی میشوند، نگرش کودک نسبت به مقولههای جنسی تغییر پیدا میکند و عملا او فرصت یادگیری مهارتهای کافی برای دوران بزرگسالی را به دست نمیاورد و درگیر انواع مشکلات و جرایم دیگر نیز میشود.»
این فعال حقوق کودکان در مقابل این پرسش که عامل انتخاب انسانها در پورنوگرافی چه جایگاهی دارد میگوید: «واقعیت این است که بر اساس اکثر آمارها و شواهد، انسانها متحمل چنین شرایطی میشوند. به دلیل نابرابریهای متعدد اجتماعی و اقتصادی عامل انتخاب در پورنوگرافی بزرگسلان نیز چندان نقشی در این موضوع ندارد. حتی اگر بپذیریم که درصد کمی بر انتخاب خود تاکید دارند، آن نیز بیشتر به دلیل همان نابرابریهای مختلف از سوی اجتماع تحمیل میشود.»
مخاطبان پورنوگرافی کودکان چه کسانی هستند؟
ارتباط مستقیمی میان مخاطبان پورنوگرافی کودکان و مقوله خشونت وجود دارد. پریسا کاکائی با تاکید بر این موضوع میگوید: « طبق بررسیهای صورت گرفته کسانی که درگیر سوءاستفادههای جنسی، شکلهای مختلف خشونت، از جمله آزار جنسی کودکان هستند، از طرفداران پروپاقرص پورنوگرافی کودکان نیز هستند و این موضوع به قشر خاصی از مردم هم تعلق ندارد.»
او ادامه میدهد: «بر خلاف آن چیزی که تصور میشود، این موضوع ارتباط زیادی با سطح دانش و سواد ندارد. یا محدود به افرادی نمیشود که از نظر اقتصادی مشکلاتی دارند و یه طور عام در طبقات محرومتر جامعه هستند. اتفاقا بر عکس آن و بر اساس مطالعات صورت گرفته بسیاری از افرادی که مخاطبان پورن کودکان هستند یا به شکلهای مختلف در آن مشارکت دارند تحصیلکرده و دارای یک جایگاه اجتماعی پذیرفتهشده هستند. بخش قابل توجهی از آنها تشکیل خانواده دادهاند و حتی فرزند نیز دارند. میانگین سن آنها میان ۲۰ تا ۵۰ سال است و مردان اکثریت آنها را تشکیل میدهند.»
پورنوگرافی کودکان در ایران
موضوع پورنوگرافی در ایران یک تابو است، چه میان سیاستمداران و چه عموم خانوادهها. تحقیق و یا بررسی موضوع سوءاستفاده جنسی از کودکان با مشکلات فراوانی همراه است. هرچند آمار مشخصی در این زمینه وجود ندارد، اما کودکان به اشکال مختلف مورد خشونت قرار میگیرند.
این فعال حقوق کودکان در مورد پورنوگرافی کودکان در ایران میگوید: «ابتدا باید بر این موضوع تاکید کرد که پورنوگرافی کودکان یک معضل جهانی است و تنها به ایران یا کشوری دیگر محدود نمیشود. اما در مورد ایران وجود تابوها و مشکلات فرهنگی موجود و نبود آموزش و اطلاع رسانی دولتی از بزرگترین مشکلات است. هر چند برطرف شدن چنین موضوعاتی به معنی برطرف شدن این معضل نیست، اما میتواند باعث کمک در جهت محدود کردن آن بشود. با توجه به قوانین فعلی، در ایران تولید هرگونه پورنوگرافی ممنوع است. اما این بدین معنا نیست که تمایل شهروندان نسبت به این موضوع کم باشد. به دلیل محدودیتهای موجود در اطلاع رسانی از آسیبهای پورنوگرافی کودکان، کم نیستند کسانی که به آن گرایش دارند. با توجه به دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به ابزارهای اطلاعاتی و شبکههای اجتماعی، آنها به راحتی در معرض انواع سوءاستفادههای جنسی قرار میگیرند. به دلیل عدم آموزشهای لازم، نوجوانان آسانتر قربانی افرادی، معمولا با سن و اسامی غیرواقعی، در فضای مجازی میشوند. در بسیاری مواقع با وعده دوستی و یا مشارکت در یک فیلم معمولی، آدرس مدارس و اطلاعات شخصی این کودکان و نوجوانان در اختیار سوءاستفادهگران و آزارگران قرار میگیرد و به مرور زمان و بعد از شکلگیری رابطه آنها قربانی پورنوگرافی میشوند.»
پریسا کاکائی در مقابل این پرسش که با توجه به تمام محدودیتها و مشکلات پیش رو، چه راهکارهایی میتوان برشمرد تا آگاهی کودکان و همچنین بزرگسالان نسبت به این موضوع افزایش یابد و همچنین دولت و دیگر ارگانهای قدرت را ملزم به توجه بیشتر به موضوع کرد میگوید: «ایران به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته و ملزم به تصویب قوانینی بازدارنده در این زمینه است. هم قوانینی که سوءاستفادهگران را تعقیب و مجازات کند و هم قوانینی که از کودک قربانی حمایت کند. موضوع دیگر اهمیت اینترنت و شبکههای اجتماعی است. در نبود بسترهای آموزشی دولتی، کمپینهای غیرانتفاعی مسئولیت بسیار سنگینتری دارند و باید سایتها و صفحههای مجازی بسیاری در این زمینه ایجاد شوند که اطلاع رسانی کنند و آگاهی جامعه را بالا ببرند.»
سایت حق کودکی یکی از وبسایتهای مرتبط با حقوق کودکان است. پریسا کاکائی عضو سردبیری آن در مقابل این سوال که در مورد پورنوگرافی کودکان تا به امروز در این تارنما چه اقداماتی صورت گرفته است میگوید: «به شکلی مشخص در مورد پورنوگرافی هنوز اقدامی صورت نگرفته، اما در برنامههای آینده سایت چنین رویکرد و هدفی وجود دارد. اما به طور کلی در مورد آزار جنسی کودکان و مسائل مربوط به آن مطالب متعددی در سایت نوشته شده است و با توجه به ارتباط خوبی که میان سایت و دیگر همکاران و سایتهای دیگر وجود دارد به تبادل اطلاعات در این زمینه میپردازیم. موضوعی که اهمیت دارد این است که جامعه امروز ایران تشنه اطلاعات در حوزه جنس و جنسیت و ارتباط جنسی است و این ضرورت آموزش در این زمینه را دوچندان میکند و از طرفی دیگر منابع اطلاعاتی در این زمینه محدود هستند و ما در سایت حق کودکی سعی میکنیم چنین منابعی را در اختیار آنها قرار دهیم. به عنوان نمونه در ورکشاپی با موضوع “کودک، جنس و جنسیت” که به عنوان تسهیلگر حضور داشتم عمده سوالها بر این بود که چگونه باید به پرسشهای جنسی کودکان پاسخ داد، یا با چه ادبیاتی باید با آنها در این زمینه صحبت کرد، چطور آنها را از سوءاستفادههای احتمالی آگاه کنیم، یا اینکه این خطر فقط برای دختران است و یا پسران هم با چنین مشکلاتی روبرو میشوند؟ و مسائلی از این دست و متاسفانه منابع بسیار محدود هستند، به خصوص منابعی که بومیسازی شده باشند و با شرایط امروز جامعه ایران سازگاری داشته و نه صرفا ترجمههای متون کشورهای غربی که کودکان آنها در شرایط دیگری بزرگ میشوند. بنابراین من فکر میکنم که بزرگترین مشکل کمبود منابع اطلاعاتی است و گروههای فعال در این زمینه باید برای رفع آن قدمهای جدی بردارند.»
پیماننامه حقوق کودک
نزدیک به ۲۶ سال از تصویب پیماننامه حقوق کودک در سازمان ملل میگذرد. این پیماننامه با اکثریت آرا در سال ۱۹۸۹ به جهت تامین حقوق کودکان ایجاد شد. پیمان نامهای با ۵۴ ماده که حقوق کودکان در آن تضمین شده و اکثر کشورهای عضو سازمان ملل موظف به رعایت آن هستند. یازده سال بعد از تصویب این پیماننامه، پروتکلی اختیاری به آن اضافه شد که نشان از اهمیت موضوع سوءاستفادههای جنسی به اشکال مختلف از کودکان را داشت. در این پروتکل که به شکلی ویژه به موضوع فروش، فحشا، پرنوگرافی و سوءاستفاده از کودکان در ۱۷ ماده میپردازد از کشورها خواسته شده که با آنها مقابله کنند. ایران نیز در سال ۱۳۸۶ آن را تصویب کرد. در ماده اول این پروتکلآمده است: «دولتهای عضو فروش کودکان، روسپیگری و هرزهنگاری کودک را ممنوع خواهند کرد.» همچنین در دیگر مادههای این پروتکل به همکاری بینالمللی میان کشورها در جهت مبارزه با این موضوع تاکید شده و کشورها را به مسئولیتپذیری بیشتر در مقابله با آن چیزی که تورسیم جنسی گسترده نام برده شده و کودکان را هدف قرار داده فرخوانده است.
راهکارهای مقابله با پورنوگرافی کودکان در ایران و جهان
با وجود اقدامات زیادی که بسیاری از کشورها جهت مقابله با موضوع پورنوگرافی کودکان انجام دادهاند، به نظر میرسد به کاهش آن چندان کمک نکرده است و روزانه در سرتاسر جهان فیلمهای کوتاه و بلند زیادی با این هدف در اینترنت قرار میگیرند و همچنین بسیاری از کودکان مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
برای مقابله با پورنوگرافی کودکان پریسا کاکائی بر دو موضوع “آموزش و آگاهیرسانی در یک سطح گسترده عمومی” و “قوانین سختگیرانه” تاکید دارد.
وی میگوید: «جامعه جهانی نیاز دارد که در یک وسعت عمومی و پیوسته نسبت به این موضوع و عواقب آن اطلاع رسانی کند. همچنین از لحاظ قانونی دولتها باید قوانینی سفت و سخت وضع کنند و در کنار آن تلاش کنند با کمک سازمانهای غیردولتی دیگر آگاهی عمومی را بالا ببرند و از عموم جامعه بخواهند با آنها همکاری کنند. اضافه بر آن با توجه به اینکه امروزه در جهانی زندگی میکنیم که بهم پیوسته است، همکارهای بین المللی باید در این زمینه گسترش پیدا کنند. دولتها باید از هر راهکاری از جمله جرایم نقدی سنگین تا حبس خاطیان و سوءاستفادهگران از کودکان استفاده کنند. به عنوان مثال در سالهای گذشته و در کشور آلمان قانونی تصویب شد که هرگونه فعالیت مرتبط با پورن کودکان در فضای اینترنت را ممنوع میکرد و سایتهای با این منظور را حذف کرد، اما همین امروز در اینترنت و در سایتهای پورنوگرافی بزرگسالان انواع و اقسام پورن کودک را میشود پیدا کرد و نه تنها از تعداد آنها آنچنان کاسته نشده که در برخی مواقع افزوده شده است. گاهی تشخیص سن یک کودک از بزرگسال، از یک عکس یا فیلم ویدئویی نیز غیرممکن است. بنابراین دولتها باید قوانینی را تصویب کنند که ضمانت اجرایی نیز داشته باشند و عملا تمام راهها را مسدود کنند و همچنین راههای پیگری بیشتر را در نظر بگیرند. در کنار چنین قوانینی، برنامههای آموزشی برای تمام اقشار جامعه باید وجود داشته باشد و این آموزشها محدود به قشر خاصی نشوند. همانقدر که کودکان در این زمینه باید آموزش ببیند، بزرگسالان هم باید به شکلهای مختلف نسبت به این موضوع حساسیت و آگاهی پیدا کنند. زمانی که این موضوع تبدیل به یک گفتمان عمومی بشود، میشود امیدوار شد در جهت کاهش و سپس حذف آن قدمهای جدی صورت گرفته است.»
هر ساله تعداد زیادی از سوءاستفادهگران و تولیدکنندگان فیلمهای پورن کودکان دستگیر میشوند. این فعال حقوق کودکان در این زمینه میگوید: « به همان اندازه که نیاز به این سختگیریها و قوانین محکم است، برای این افراد باید دورههای تخصصی و درمانی نیز در نظر گرفته شود. بعد از پایان دورهی محکومیت و با بازگشت به زندگی، این افراد باید توسط مقامات قضایی به شکلی مستمر تحت نظارت باشند و همچنین توسط نهادهای بینالمللی لیستی ایجاد شود که آنها در یک وسعت جهانی تحت نظر باشند و نباید بدون اقدامات درمانی و نظارتی، در جامعه رها شوند.»
واقعیت این است که در هیچ کشوری از جمله ایران آمار مشخصی از پورنوگرافی کودکان وجود ندارد. اما به نظر میرسد سال به سال از سن کودکانی که قربانی آن میشوند کاسته و بر تعداد کودکان قربانی افزوده میشود. دولتها، سازمانهای غیردولتی و عموم مردم با قوانین سختگیرانه، آموزش و احساس مسئولیت جمعی میتوانند نقش مهم و پررنگی در کاهش و محو آن داشته باشند.