رویا تاجی-روزنامه نگار
فقط توانستم برایش “کاندوم و قرص های ضد بارداری بخرم ” معلم فرزانه بغضش را خورد و گفت :”فرزانه ۱۱ ساله بود که از پدر یا برادرش باردار شد”.
رفتارش عجیب بود صبح اولین نفری بود که به مدرسه می آمد و آخرین نفری بود که از مدرسه دل میکند تمام کلاس ها نگاهش را می دوخت به تخته سیاه و حرف نمیزد…گوشه گیر و ساکت …
از هزار راه رفتم تا سر سفره درد و دلش بشینم ، به بهانه کارهای اضافه در مدرسه نگه اش می داشتم و او هم از ماندن در مدرسه استقبال میکرد .انگار از رفتن به خانه هراس داشت از خودم و خانواده ام برایش گفتم از قصه زندگیم …فکر همه چیز را میکردم جز این که بگوید :” من حامله ام .. نمی دانم از پدر یا برادرم . ولی حامله ام ” .
هنوز در شوک جمله اولش مانده بودم که گفت : ” مادرم می داند ،خودش مرا در اختیار پدر و برادرم میگذارد” .زمان برای حرف نبود به خانه اشان رفتم جایی میانه شهر ، زنی در اتاق میهمانی پذیرای ما بود با قامتی بلند و لاغر اندام .
گفتم من معلم فرزانه ام میدانید فرزانه باردار است ، با چهر ه ای سرد نگاهش را به گل های فرش گره زد و گفت :” پدرش جوان است ، خودم نمی توانم راضیش کنم . نمی خواهم دنبال زن دیگری برود ، پسرم هم جوان است من چه می دانم این دختر های خیابان چه مرضی دارند . فرزانه مال خودمان است .تا وقتی شوهر کند “.
با این زن حرفی نداشتم ساعت ها آنجا بودم ولی در چهره اش هیچ اثری از ندامت نبود .فرزانه را به دوستم که روانشناس بود معرفی کردم و برایش قرص ضد بارداری و کاندوم خریدم ….
تعدادشان کم نیست .. اما آمارشان کم است . آخرین آمار زنا با محارم را روزنامه رسالت به نقل از رییس انجمن آسیب های اجتماعی نوشت: آماری که از تشکیل ۵۲۰۰ پرونده قضایی در کشور در مورد رابطه جنسی برادر با خواهر و پدر با دختر خبر داد. چهارهزارپرونده تجاوز برادر به خواهر و ۱۲۰۰ پرونده درخصوص تجاوزپدربه دختر.”(۱)
دخترانی که قربانی خشونت خانگی می شوند و بسیاری از آنها حتی تعریف مشخصی از خشونت، تعرض و تجاوز ندارند.آنها حتی تعریف مشخصی از حق بدن ندارند ،تعریفی که به گفته سوسن لچینانی مدرس تربیت معلم و نویسنده ، آموزش آن وظیفه اصلی آموزش و پرورش است .
او می گوید: آموزش پرورش باید نگاه سیستماتیکی به موضوع خشونت های خانگی داشته باشد و با رویکرد پیشگیرانه به آن نگاه کند .
این مدرس تربیت معلم با تاکید بر نقش آموزش در کنترل و پیشگیری از خشونت خانگی به “خانه امن” می گوید:بسیاری از سوء استفادههای جنسی در سنین پایین اتفاق می افتد، قربانیان حتی ممکن است متوجه این مسائل نشوند و در مواردی هم کودکان با تهدید متجاوز و ترس از آینده سکوت میکنند.
لچینانی با اشاره به نقش مدرسه و معلم در این میان گفت : شناسایی این کودکان کار دشواری نیست ولی برقراری ارتباط و جلب اعتماد آنها بسیار سخت است . مسولان مدرسه پس از شناسایی این قربانیان باید به آنها اطمینان دهند که آنجا هستند تا به آنها کمک کنند .منشا آزار را شناسایی کنند و به انها مشاوره درست بدهد .
آموزش و پرورش ایران برای آموزش مباحث جنسی در مدارس راهکاری ندارد
این را سوسن لچینانی می گوید : به اعتقاد او در آموزش و پرورش خلا هایی آموزشی و پرورشی وجود دارد و شناخت و آموزش مباحث جنسی مسکوت مانده است .
او می گوید : این آموزش زیر مجموعه تکالیف پرورشی این وزارتخانه است و نباید تنها به تعالیم دینی و اخلاقی در مدرسه محدود باشد .
مبحثی که از نظر این مدرس تربیت معلم وظیفه آموزش پرورش است اما از نظر معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش نه .
حمیدرضا کفاش، در گفتوگو با «شهروند» این وظیفه را بر دوش فضای اجتماعی گذاشت و گفت : “ببینیدکشور ما جمهوری اسلامی ایران است؛ نه غربی است و نه اروپایی. اینطور نیست که مثلا ما آموزشهای مربوط به حق بدن دانشآموزان را در جزوههایی چاپ کنیم و به تیراژ میلیونی هم برسانیم و بتوانیم راحت کارمان را پیش ببریم. از نظر من این بیشتر از آنکه به آموزش و پرورش مربوط باشد به فضای اجتماعی ما مربوط است”.(۲)
اما سوسن لچینانی می گوید: این وظیفه آموزش و پرورش است که با آموزش های اجباری ضمن خدمت ، آموزش را اول از خود معلمان شروع کند و آنها را با خشونت انواع آن و به خصوص خشونت خانگی آشنا کند و نحوه پیشگیری و درمان را در دستور کار قرار دهد .
به اعتقاد این نویسنده معلمان در مرحله بعد باید به خانواده آموزش دهند و بعد با زبانی قابل درک برای سنین مختلف رویداد ها و اتفاقات مختلف را بازگو کنند.شنونده خوبی باشند .آرام و اطمینان بخش با بچه ها صحبت کنند و به آنها اطمینان دهد که میتواند کمکشان کند . اینها همه مهارت های است که نیاز به آموزش دارد و وظیفه اصلی آموزش و پرورش است .
امامعاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش به ” شهروند ” گفته است : “این یک واقعیت است که نمیتوان همه مسائل را در جمع آموزش داد. مثلا مسائل مربوط به بلوغ و… در وهله اول به عهده خانوادههاست. مسائل تعلیم و تربیت، پیچیده است و نمیتوان همه نوع آموزشی را به همه و در هر سنی داد. نمیتوان در یک کلاس ۴۰ نفره ابتدایی، معلم وارد شود و بگوید بچهها من امروز میخواهم به شما بگویم حق بدن شما چیست. یکی ممکن است بداند، یکی ممکن است خانوادهاش سنتی باشد و برود خانه بگوید معلممان چنین چیزی گفت، فردا پدر و مادرش میآیند و در مدرسه را گل میگیرند. اینطور موارد را در کشور ما نمیتوان به راحتی آموزش داد”.
در فرهنگ ما که فرهنگ دینی است و افراد مختلفی دراینباره تصمیم میگیرند، موضوع باید سنجیده شود. مثلا نمیشود وزارت بهداشت جزوهای را منتشر کند و بگوید بچهها باید آن را بخوانند، چون با ۱۰ جای دیگر باید هماهنگ شود”.(۲)
بهمن کشاورز وکیل دادگستری نیز معتقد است : آموزش کودکان و نوجوانان و آگاهی دادن به آنها در خصوص رفتارهای عادی وغیر عادی که ممکن است اطرافیان با ایشان داشته باشند باید همیشه در برنامه کار باشد.(۳)
او در گفتگو با ایلنا گفته است : کودک از ابتدا به ویژه از طریق مادر و معلمان زن باید آگاه شود که اطرافیانش حتی پدر و برادر و خویشان نزدیک تا چه حد حق دارند به او نزدیک شوند و چه نوع روابط عادی و کدام رابطه ها غیر عادی و ممنوع است و در صورت برخورد با چنین رفتارهایی چه باید بکنند و به چه کسی و یا کسانی اطلاع دهند.
به گفته این وکیل دادگستری، کودک و نوجوان باید به روشنی و بدون تعارف و مجامله بدانند چه نقاطی از بدن او حریم مطلق محسوب می شود و هیچ فردی حق لمس کردن و نگاه کردن به آن را ندارد جز در مواردی که مثلا ضرورت های بهداشتی و پزشکی ایجاب کند.
چه کسی باید مسائل جنسی را آموزش دهد؟
خانواده، دولت، آموزش و پرورش و رسانههاست.این نظر بهمن کشاورز است .
این وکیل دادگستری با بیان اینکه آگاهی دادن و آموزش چیزی نیست که صرفا در حیطه وظایف آموزش و پرورش تعریف شود، می گوید: خانواده ها از طریق آموزش عمومی باید در خصوص این موارد بدون خجالت و ریا آگاهی پیدا کنند و این آگاهی ها را به نحوی که باعث اضطراب و در هم ریختگی ذهنی کودکان نوجوانان نشود به آنان منتقل کنند. (۳)
اما لچینانی معتقد است: این آموزش ها حتی برای خانواده ها هم وجود ندارد.
او با طرح این سوال که به خانواده ها چه کسی باید آموزش دهد؟میگوید: نقش آموزش و پرورش ،آموزش است ، خانواده از کجا باید بداند که چطور باید مبحث را مطرح کند ، ریشه همه این آموزش ها به آموزش و پرورش باز می گردد. اول معلمان و از معلمان به خانواده و کودک .
این مدرس تربیت معلم می گوید : آموزش باید از معلمان شروع شود تا با نحوه شناسایی و رفتار با قربانیان خشونت خانگی آشنا شوند .
او تاکید کرد: معلمان و مربیانی که آموزش ندیده اند می توانند به جای کمک و مشاوره درست به کودک قربانی نتایج بدتر و زیانبار تری را به کودک تحمیل کنند .
این مدرس تربیت معلم با اشاره به مشاوران مدرسه و مراکز مشاوره که در هر منطقه آموزشی وجود دارد گفت : این افراد باید بدانند که ریشه خشونت کجاست و چگونه می توانند با قربانی رفتار کنند .
آنها باید بدانند که در بعضی موارد که کودک در خانه مورد خشونت قرار میگیرد باید چه روشی را در پیش بگیرند که کودک آسیب جدی تری نبیند .
لچینانی با اشاره به شرایط روحی کودکان در معرض خشونت خانگی گفت :دانش آموزانی که در دوران دبستان و پیش دبستانی مورد آزار و خشونت خانگی قرار میگیرند واکنش های مشخصی را از خود بروز می دهند ، آنها از دوستان و برنامه ای عادی مدرسه دوری میکنند و گوشه گیر می شوند . در بیشتر کلاس ها تمرکز ندارند و پرخاشگر می شوند .
در دوران بزرگ سالی بیشتر انها آشفته اند در بیشتر موارد ساکت و گوشه گیر می شوند.
از این مدرس تربیت معلم پرسیدم که آیا در کتابهای درسی آموزش هایی برای آگاهی از آزار و اذیتهای جنسی آموزش داده می شود .گفت: به طور مستقیم نه ،ولی در کتاب های با تالیف جدید بیشتر متون و تصاویر به گونه ای طراحی شده اند که شکلی از یک خانواده امن آرام شاد و در نهایت آرامش را تعریف میکند .
در حقیقت آموش و پرورش با این تصاویر و متن ها به دنبال الگو سازی خانه امن برای بچه ها است .ولی باید آموزش کادر آموزشی را در دستور کار خود قرار دهد تا از پرداخت هزینه های سنگین اجتماعی در آینده جلوگیری شود .
mahyar said on آبان ۶, ۱۳۹۴
اونیکه پدرش بهش تجاوز میکنه چون میدونه مجازاتش اعدامه و تنها منبع درامد خونه پدرشه و ترس از عذاب وجدان و تهدید و ترس از خطراتش و ترس از ابرو “سکوت” میکنه
ببینید یکی اگر امکان واگاهی دعوی حقش رو داشته باشه تو چه موقعیتی قرار میگیره
نگاه کنید دختر بودن چقدر سخته
میخوای عقده ای نشه ؟ میخوای حس القا شده ضعف رو با خودش تا اخر عمر نکشه و اعتماد بنفس داشته باشه و موفق بشه و بخشی از رشد جامعه باشه؟
سیستم ایران بد یا خوب همینطوریه و غیر قابل تغییره چون بخاطر احترام به مراجع و اعتقادات و اقلیت هیچکس اقدامی نمیتونه بکنه و اگر بکنه میشه مجرم مثل نرگس محمدی و اتنا فرقدانی و اتنا دائمی و …..
وقتی قشری تحصیل کرده نباشه و زندگی مشترک داشته باشه و قوانینی مثل “تمکین” حامیش باشن و زن شانس کمتری در قدرت اقتصادی بطور کلی در جامعه داشته باشه و وابستگی اقتصادی به شوهرش داشته باشه برای حیات و در کنارش تشویق به فرزند اوری بشه . پدر مادری بیسواد و بیشعور و بچه ای بدبخت و پراز کمبود در جامعه ای مملوئ از گل و بلبل رو شاهدش میشیم . تازه این بچه شانس داشته که مدرسه و امکان تحصیل داشته – چندی پیش داستان دختری رو میخوندم که پدرش حاملش کرده بود و به بچش گفته بودن خواهر کوچکتر مادرتی نه بچش با اطلاع و همکاری همسر . زن ناموس نیست جنس نیست و برای لذت مرد صرفا افریده نشده زن ادمه ! ولی زن ها و مردای ما اموخته شدن تا اسلامی بخودشون بنگرن . امیدوارم روزی تمام دنیا عقیم شوند و نسل ادمی برچیده بشه تا دیگر شاهد ظلم و زجر و شکنجه و تجاوز نباشیم .