افسردگی بیماری است که تاثیر زیادی در زندگی روزمره مبتلایان و اطرافیان آنها دارد؛ این بیماری علاوه بر ایجاد مشکلات روانی، به عنوان مادر بسیاری از بیماریهای جسمانی نیز شناخته شده است. از اینرو در منابع پزشکی بر توجه بیشتر به این اختلال و لزوم برطرف کردن آن پیش از اقدام به درمان بیماریهای جسمی تاکید شده است.
برخلاف تصور عموم، افسردگی فقط یک ناتوانی روحی نیست بلکه یک بیماری مزمن است که میتواند منشا بسیاری از بیماریهای دیگر مانند دیابت، فشارخون بالا، بیماریهای قلبی و عروقی و حتی سکتههای مغزی و قلبی عروقی باشد.
به گفته دکتر غلامرضا حاجتی، عضو انجمن روانپزشکان ایران، مطالعات نشان میدهد که میزان افسردگی در زنان ۲ برابر مردان است و دلیل آن برخی تغییرات هورمونی و حساستر بودن زنان نسبت به مردان به ویژه در مقابل مشکلات زندگی عنوان شده است.
وی در گفتگو با خبرگزاری ایرنا، با بیان اینکه میزان افسردگی از نظر فصول و مکانهای مختلف متفاوت است، گفت: «طبق آخرین نتایج تحقیقات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شیوع افسردگی در ایران بهطور متوسط ۱۲ درصد است.»
عضو انجمن روانپزشکان ایران تغییر الگوی خواب، تغییر علایق، احساس گناهکار بودن، خستگی، مختل شدن تمرکز، کاهش اشتها، کندی در انجام امور روزانه و ایجاد افکاری در مورد مرگ و در نهایت خودکشی را از جمله علایم افسردگی برشمرد.
تغییر الگوی خواب
تغییرات الگوی خواب از علایم افسردگی است که بیشتر به صورت تغییر در کمیت و کیفیت خواب رخ میدهد. در برخی افسردگیها میزان خواب افزایش مییابد اما به طور کلی فردی که دچار افسردگی است دیر به خواب میرود، صبح زود بیدار میشود، در اواسط شب از خواب میپرد و خواب او همراه با کابوسهای تکرار شونده است.
تغییر علایق
در افسردگی علایق فرد به انجام فعالیتهای روزمره زندگی کاهش مییابد و حتی آنقدر شدید میشود که نسبت به انجام کارهای معمول خود بی علاقه میشود، دچار بیحوصلگی میشود و در نهایت این بی علاقگی به افزایش ناامیدی و حتی بی علاقگی به زنده ماندن منتهی میشود.
احساس گناهکار بودن
فرد افسرده ممکن است خود را فردی نالایق بداند و مرتب خود را به خاطر مسایل مختلفی که در اطرافش رخ میدهد، سرزنش کند. در موارد شدیدتر فرد احساس گناه شدید و بی ارزش بودن میکند و به دلیل احساس ناتوانی، در مسایل مختلف زندگی نمیتواند به درستی و به تنهایی تصمیمگیری کند.
خستگی
گاهی افسردگی خود را به صورت کاهش انرژی و عدم توان لازم برای انجام فعالیتهای روزمره نشان میدهد در این حالت فرد احساس کاهش توان و قوت میکند و از انجام امور زندگی خود سرباز میزند.
مختل شدن تمرکز
شکایت از فراموشی یکی دیگر از مشکلاتی است که افراد افسرده مرتب آن را به زبان میآورند. در این حالت فرد به دلیل افکار منفی که در ذهن دارد، تمرکز لازم را ندارد و به صورت شکایت از فراموشی و کم حافظه بودن آن را بیان میکند و غافل از این است که علت این کم حافظه بودن، افسردگی است و باید برای درمان آن اقدام کند.
کاهش اشتها
شایعترین علت در افسردگیهای معمول، کاهش اشتها است اما در افسردگیهای غیرمعمول یا آتیپیک فرد دچار افزایش اشتها میشود.
کندی در انجام امور روزانه
فرد افسرده دچار کم تحرکی و کندی در انجام امور روزانه میشود و به دلیل بی حوصلگی و کاهش تمایل به انجام امور، کارها را به کندی انجام میدهد و به همین دلیل زمان انجام امور او طولانی میشود.
ایجاد افکاری در مورد مرگ
در موارد شدید افسردگی، فرد مدام به مرگ فکر میکند و در موارد شدیدتر دچار افکاری برای اقدام به خودکشی میشود و این افکار میتواند تا جایی پیش برود که فرد در نتیجه آن دست به خودکشی زند.
فردی که اقدام به خودکشی میکند باید یک ارزیابی کامل روانپزشکی شود زیرا اگر اقدام به خودکشی منجر به فوت فرد نشود در بسیاری موارد به ویژه در افرادی که سن کمتری دارند، قابل پیشگیری است و میتوان با ارایه درمانهای روانپزشکی و برطرف کردن حالت افسردگی از اقدام بعدی فرد به خودکشی جلوگیری کرد.
به طور کلی نتایج تحقیقات صورت گرفته در مورد افسردگی نشان میدهد که ناامیدی نسبت به روزهای بهتر، در افسردگی وجود دارد و افراد افسرده معمولا امیدی برای داشتن زندگی بهتر ندارند. اما میتوان با تقویت افکار مثبت و حس خوش بین بودن نسبت به آینده، افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کرد.
علل افسردگی در ایران
عضو انجمن روان پزشکان ایران گفت: «مطالعه جامعی در مورد علل افسردگی در ایران صورت نگرفته است اما مشاهدات حاکی از آن است که در درصدی از افرادی که دچار افسردگی میشوند، زمینه خانوادگی و ژنتیکی نقش داشته است و این افراد در بستگان نزدیک خود افسردگیهایی مانند افسردگی دوقطبی داشته اند.»
حاجتی افزود: «مشکلات زندگی مانند مسایل اقتصادی، موقعیت اجتماعی، بیکاری، شکست در فعالیتهای اقتصادی و تجاری، مشکلات تحصیلی و اختلالات و بیماریهای مزمن مانند دیابت، بیماریهای قلبی عروقی، ابتلا به سکتههای قلبی و مغزی، بیماری دمانس، سالمندی و کم کاری تیروئید میتواند از علل افسردگی باشد.»
شیوع افسردگی در زنان ۲ برابر مردان
دکتر حاجتی گفت: «مطالعات نشان میدهد که میزان افسردگی در زنان ۲ برابر مردان است و دلیل آن برخی تغییرات هورمونی و حساستر بودن زنان نسبت به مردان به ویژه در مقابل مشکلات زندگی عنوان شده است.»
حاجتی در مورد تغییرات هورمونی در زنان و رابطه آن با افسردگی توضیح داد: «۷۰ تا ۹۰ درصد زنان به دلیل اختلالات هورمونی دچار افسردگیهای مقطعی میشوند و ممکن است در موقعیتهای مختلف، رفتارهای پرخاشگرانه و بدخلقیهایی نشان دهند که در مواقع عادی این حالت را نداشته باشند.»
وی در مورد شیوع ۲ برابری افسردگی در زنان نسبت به مردان نیز گفت: «زنان در مقابل بیماریها و دردهای ناشی از بیماریها قدرت تحمل بیشتری دارند اما در مورد مسایل احساسی و موقعیتهایی که احساسات آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، توانایی مقابله کمتری دارند و ممکن است در مقابل ناملایمات دستخوش مشکلات روانی از جمله افسردگی شوند.»
حاجتی اظهار کرد: «همچنین مطالعات نشان میدهد که میزان افسردگی در افراد متاهل کمتر از افراد مجرد است و در صورت بروز، میزان شدت آن نیز کمتر است.»
عدم تشخیص ۵۰ درصد بیماریهای روانی
عضو انجمن روانپزشکان ایران گفت: «در منابع علمی روانپزشکی، عنوان شده است که بیماری ۵۰ درصد مبتلایان به بیماریهای روانی تشخیص داده نمیشود در نتیجه این افراد درمانهای لازم را دریافت نمیکنند و ممکن است با مشکلات مختلفی روبهرو شوند.»
حاجتی به ترس از انگ بیمار روانی در بین مبتلایان به افسردگی اشاره کرد و آن را علت عمده عدم مراجعه این افراد به پزشکان مربوطه عنوان کرد.
حاجتی منشا این طرز فکر را عدم فرهنگسازی مناسب در این زمینه عنوان کرد و گفت: «اولین آسیب این تفکر اشتباه، این است که بیمار به پزشک مراجعه نمیکند، بیماری او تشخیص داده نمیشود و بیمار درمان مناسب را دریافت نمیکند و در نتیجه به دلیل رفتارهای نامناسب میتواند به سایر افراد خانواده و جامعه نیز آسیب وارد کند.»
وی افزود: «به همین دلیل تنها ۱۰ درصد مبتلایان به افسردگی درمان مناسب دریافت میکنند و ۹۰ درصد باقیمانده به درستی تشخیص داده و درمان نمیشوند.»
حاجتی با تاکید بر لزوم فرهنگسازی در این زمینه اظهار کرد: «در یک دهه اخیر این مساله در ایران کمرنگتر شده و سطح آگاهی مردم نسبت به آن افزایش یافته است اما هنوز ترس از این انگ در جامعه وجود دارد و لازم است در این زمینه فرهنگسازی مناسب و گسترده صورت گیرد.»