پرسش: ۱۶ سال پیش ازدواج کرده ام و دو فرزند دارم. تمام این سال ها توسط شوهرم مورد خشونت بوده ام. خشونت جسمی، روانی، کلامی و دشنام ها و افتراهای جانکاه، را همیشه تحمل کرده ام به این امید که کار به طلاق نکشد و شوهرم پا به سن بگذارد و عاقل شود. دیگر به جان آمده ام. آیا راهی هست که طلاق نخواهم، اما او را وادار به تغییر رفتار کنم؟
پاسخ: منظورتان این است که اساسا وارد مراحل دادخواهی و مراجعه به مراجع قضائی نشوید؟
پرسش: بله. ترجیح من این است.
پاسخ: در این صورت از حمایت های قانونی بهره مند نخواهید شد. می توانید از طریق طرح موضوع در محفل خانوادگی و با حضور افراد مورد اطمینان شوهرتان، تغییری در رفتار شوهر بدهید و در حضور آنها از او قول بگیرید در رفتارش تجدید نظر کند.
پرسش: بارها این راه حل را تجربه کرده ام. ولی فقط تا مدت کوتاهی تاثیر داشته و دوباره همه چیز به حالت قبلی بازگشته است. اکنون دخترک ۱۴ ساله ام هم شده است هدف خشونت های پدرش.
پاسخ: شوهر شما تصورش این است که مردانگی یعنی خشونت نسبت به زن و فرزند. این تصور را شما در او تقویت کرده اید.
پرسش: خانه دارهستم و در صورت جدا شدن سرپناهی و تامینی ندارم. او هم این را می داند و به همین دلیل احساس می کند راه گریزی ندارم.
پاسخ: آیا هرگز او را تهدید به اقدام برای طلاق کرده اید؟
پرسش: یک بار از فرط خستگی اعلام کردم که تا مدتی در رفتارش تجدید نظر کرد و بعد خشونت را از سر گرفت.
پاسخ: آیا می دانید با آن که مردان برای طلاق از حقوق وسیع و نامحدودی برخوردارند، به ندرت از طلاق استقبال می کنند؟
پرسش: بله. این را در همین زناشوئی خشونت بار فهمیده ام. ولی از بس از طلاق می ترسم، وارد طرح موضوع نشده ام.
پاسخ: حالا که همه راه های صلح آمیز را تجربه کرده اید و ثمری نداشته است، بروید سراغ قانون و دادخواهی.
پرسش: آن وقت حتما منجر به طلاق می شود؟
پاسخ: نه لزوما”. از این بار هروقت مرتکب خشونت شد راهی پلیس و پزشکی قانونی و دادسرا و دادگاه بشوید و با در دست داشتن گواهی پزشکی قانونی و استفاده از شهود دعوی را پیش ببرید.
پرسش: دعوی و شکایت به کجا می رسد؟
پاسخ: باید به تکرار این اقدامات قضائی را ادامه دهید. در هر مورد تا محکومیت قطعی شوهر پیش بروید. بعد با استناد به همه آنها و معرفی شهود بروید دادگاه خانواده و از دادگاه با توجه به این که در خانه شوهر امنیت جانی و رفاه و احترام ندارید، تعیین تکلیف بخواهید. بنویسید که شوهر با وجود آراء دادگاه در رفتارش تجدید نظر نمی کند و با او در یک خانه احساس ناامنی می کنید. به جلسه رسیدگی که رسید به ریاست دادگاه رو کنید و بگوئید حاضرم یک شانس دیگر به او بدهم تا کانون خانوادگی ما از هم نپاشد. موافقت کند تا در حضور شما یک “گزارش اصلاحی” تنظیم بشود و در متن آن تعهد کند که رفتار خشونت آمیر در خانه را کنار بگذارد و به من اختیار بدهد تا در صورت تکرار خشونت و اثبات آن در دادگاه، بتوانم خودم را طلاق بدهم. این توافق نامه را شوهر و شما و مقام ریاست دادگاه امضاء می کنند و به اندازه یک رای قطعی معتبر و قابل اجراست.
پرسش: اگر امضاء نکرد چه می شود؟
پاسخ: باز هم این پرونده یک فرصت بزرگ در اختیارتان می گذارد تا در صورت تکرار خشونت تقاضای طلاق کنید و در این صورت شانس شما برای طلاق زیاد است. ممکن است به عجز و لابه از شما بخواهد که طلاق نگیرید. در این صورت دوباره با او راهی دادگاه بشوید برای امضای یک گزارش اصلاحی تقاضا و دادخواست بدهید.
پریسا said on تیر ۱۸, ۱۳۹۴
مطلب بسیار خوبی بود. جواب ها خیلی کمک کننده است برای افراد با شرایط مشابه.