عکس :ann jutatip
خانه امن :سالیانه تقریباً ۳/۳ تا ۱۰ میلیون کودک در معرض خطر مشاهده یا مواجهه با خشونت خانوادگی هستند، که میتواند مشکلات عاطفی، روانی، و رفتاری گوناگونی را برای کودکان در پی داشته باشد.
این آمار برگرفته از یک مطالعه برجسته و مهم است که نتایج آن حاکی از آن بود که تقریباً ۳ میلیون خانوار آمریکایی حداقل سالی یک بار خشونت خانوادگی شدید را تجربه میکنند.
گستره وسیع این برآورد بر این حقیقت تأکید میکند که تعداد دقیق موارد خشونت خانوادگی مشخص نیست، و گاهی نوعی ناهمخوانی یا عدم اتفاق نظر درباره تعریف و ماهیت «خشونت خانوادگی» وجود دارد.
برآوردهای حاصل از مطالعه دیگر نشان میدهد که هر ساله حدود ۱۰ میلیون نوجوان در معرض خشونت بین والدین قرار میگیرند. این برآورد حاصل نظرسنجی است که طی آن از بزرگسالان پرسیده شد «آیا، طی دوران نوجوانی خود، شاهد کتک خوردن مادر از پدر بودهاند و چند بار» و «آیا شاهد کتک خوردن پدر از مادر بودهاند».
نتایج این نظرسنجی نشان داد، از هر هشت شرکت کننده یک نفر، یعنی ۶/۱۲ درصد کل جامعه آماری، شاهد چنین حادثهای بودهاند. از بین افرادی که به سؤالات فوق پاسخ مثبت دادهاند، ۵۰ درصد به خاطر داشتهاند که پدرشان مادر را کتک میزده، ۱۹ درصد به خاطر داشتهاند که مادرشان پدر را کتک میزده، و ۳۱ درصد به خاطر داشتهاند که پدر و مادر یکدیگر را کتک میزدند.
قرار گرفتن کودکان در معرض خشونت خانوادگی
کودکانی که در خانوادههایی زندگی میکنند که در آنها یکی از والدین یا اولیاء کودک دچار خشونت خانوادگی هستند اصطلاحاً «کودکان شاهد» یا «کودکان شاهد خشونت خانوادگی» نامیده میشوند. به هر حال، اصطلاح «قرار گرفتن کودکان در معرض خشونت خانوادگی» جامعتر است زیرا شیوههای متعددی که کودکان خشونت خانوادگی را تجربه میکنند را در بر میگیرد.
گرچه اولیاء اغلب معتقد هستند که مانع از آن میشوند که فرزندان خردسالشان شاهد خشونت باشند، کودکانی که در خانوادههای دچار خشونت زندگی میکنند میتوانند داستان بروز خشونت در خانوادههایشان را با جزئیات دقیق روایت کنند.
پژوهشها درباره قرار گرفتن کودکان در معرض خشونت خانوادگی، مشکلات ناشی از مشاهده این گونه خشونتها، و اقدامات پیشگیرانه مؤثر بر واکنش آنها نسبت به خشونت به میزانی قابل ملاحظه افزایش یافته است. قرار گرفتن کودکان در معرض خشونت معمولاً به سه گروه اولیه به شرح زیر تقسیم میشود:
- شنیدن سر و صدای ناشی از یک رویداد خشونتآمیز؛
- مشارکت مستقیم به عنوان شاهد عینی، برای مداخله، یا مورد استفاده قرار گرفتن به عنوان بخشی از رویداد خشونتآمیز (مثلاً، به عنوان سپری در برابر اعمال خشونتآمیز)؛
- تجربه کردن پیامدهای رویداد خشونتآمیز.
همچنین، قرار گرفتن کودکان در معرض خشونت میتواند شامل استفاده از کودک به عنوان جاسوس برای تجسس در امور قربانی بزرگسال، مجبور کردن وی به مشاهده یا مشارکت در آزار و اذیت قربانی، و استفاده از او به عنوان گروگان توسط مرتکب خشونت به منظور مجبور ساختن قربانی به بازگشت به رابطه خشونتآمیز باشد.
برخی از کودکان در نتیجه مستقیم خشونت خانوادگی دچار آسیبهای جسمی میشوند. بعضی از مرتکبین خشونت عمداً فرزندان خردسال خود را مورد خشونت جسمی، عاطفی یا جنسی قرار میدهند تا همسران خود را مرعوب و آنها را به فرمانبرداری وادار کنند.
گرچه این گونه موارد مصداق بارز بدرفتاری با کودکان است، سایر موارد ممکن است این قدر واضح نباشد. کودکان اغلب به صورت ناخواسته و طی حملات خشونتآمیز علیه قربانی آسیب میبینند. شیئی که به سمت قربانی پرتاب میشود و یا اسلحهای که علیه او مورد استفاده قرار میگیرد ممکن است به کودک اصابت کند.
حمله به کودکان خردسالتر میتواند زمانی روی دهد که قربانی کودک را در آغوش گرفته، و صدمه یا آسیب به سایر کودکان ممکن است زمانی روی دهد که آنها سعی میکنند در رویدادهای خشونتآمیز مداخله یا میانجیگری کنند. بسیاری از کودکان نه تنها در معرض خشونت قرار میگیرند، بلکه به واسطه مجبور شدن به سکوت و حفظ به اصطلاح «راز خانوادگی» قربانی میشوند.
تأثیرات خشونت خانوادگی بر کودکان
کودکانی که با خشونت خانوادگی زندگی میکنند با خطراتی بیشمار مواجه هستند، از جمله خطر قرار گرفتن در معرض رویدادهای آسیبزا، خطر غفلت از کودکان، خطر مورد خشونت مستقیم قرار گرفتن، و خطر از دست دادن یکی از والدین یا هر دوی آنها.
همه اینها میتواند به تأثیراتی منفی بر کودکان منجر شود و بیتردید به آنها آسیب میرساند. یافتههای پژوهشهای انجام شده در این زمینه به نحوی تقریباً همسان حاکی از وجود سه نوع مشکلات دوران کودکی ناشی از قرار گرفتن در معرض خشونت خانوادگی هستند:
- مشکلات رفتاری، اجتماعی و عاطفی— سطوح بالاتر پرخاشگری، عصبانیت، خصومت، رفتار ستیزهجویانه، و نافرمانی؛ ترس، اضطراب، انزوا، و افسردگی؛ ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، خواهران و برادران؛ عزت نفس پایین.
- مشکلات شناختی و نگرشی—کارکرد شناختی پایینتر، عملکرد ضعیف در مدرسه، فقدان مهارتهای حل و فصل تنازع، مهارتهای حل مسئله محدود، پذیرش رفتارها و نگرشهای خشونتآمیز، اعتقاد به کلیشههای جنسیتی سختگیرانه و برتری جنس مذکر.
- مشکلات درازمدت—سطوح بالاتر افسردگی و بروز نشانههای ضربات روحی در بزرگسالی، تحمل بیشتر برای خشونت و استفاده از خشونت در روابط بزرگسالی.
همچنین، این گونه کودکان مشکلاتی خاص را نشان میدهند که مختص رشد جسمی، روانی و عاطفی آنها است.
به عنوان مثال، نوزادانی که در معرض خشونت قرار میگیرند ممکن است در دلبستگی به اولیاء خود دچار مشکل شوند و در موارد خیلی شدید از «اختلال در رشد و شکوفایی» رنج ببرند.
لازم به ذکر است که محدودیتها و تردیدهایی در رابطه با پژوهشها وجود دارد، زیرا برخی از کودکانی که در این پژوهشها مورد مطالعه قرار میگیرند حتی تحت شرایط مشابه سطوح بالاتری از مشکلات را نشان نمیدهند.
کودکان پیشدبستانی ممکن است از نظر رشد دچار مشکل شوند یا از اختلالات خواب و خوراک رنج ببرند.
کودکان دبستانی ممکن است در برقراری رابطه با همسالان، عملکرد تحصیلی، و ثبات عاطفی دچار مشکل شوند.
نوجوانان در معرض خطر بیشتری هستند زیرا افراد این گروه سنی ممکن است یا مرتکب خشونتهای مربوط به مراودههای دوران نوجوانی شوند یا قربانی آنها.
گزارشهای ارائه شده توسط بزرگسالانی که در دوران کودکی خود مکرراً شاهد خشونت بودهاند نشان میدهد که بسیاری از آنها دچار نشانههای مربوط به آسیبهای روحی و روانی، افسردگی و عزت نفس پایین هستند.
نشانههای احتمالی موجود در کودکانی که در معرض خشونت خانوادگی قرار میگیرند
- بیخوابی، ترس از خوابیدن، کابوس، دیدن حوادث خطرناک در خواب؛
- نشانههای جسمی مثل سردرد یا دلدرد؛
- هشیاری بیش از حد نسبت به خطر یا آسیب دیدن؛
- نزاع با دیگران، صدمه زدن به سایر کودکان یا حیوانات؛
- کجخلقی یا رفتار ستیزهجویانه؛
- کنارهگیری از دیگران یا فعالیتهای عادی؛
- بیحوصلگی، افسردگی، خستگی و ناتوانی؛
- احساس تنهایی و انزوا؛
- اعتیاد فعلی یا آتی به مواد مخدر؛
- اقدام برای خودکشی یا مبادرت به رفتارهای خطرناک؛
- عملکرد تحصیلی ضعیف؛
- مشکل در تمرکز یا توجه؛
- ترس از جدا شدن از والدی که رفتار خشونتآمیز ندارد؛
- احساس اینکه با وجود تلاش زیاد، نتیجه کارشان به اندازه کافی مطلوب نیست؛
- بر عهده گرفتن مسئولیتهای خاص بزرگسالان یا والدین؛
- نگرانی بیش از حد؛
- شبادراری یا بازگشت به مراحل قبلی رشد؛
- انزوا؛
- تقلید رفتار خشونتآمیز بزرگسالان
بخشی از کتاب :child protection in families experiencing domestic violence