عکس: خبرگزاری فارس
ماهرخ غلامحسین پور- روزنامه نگار
عزاداری او که شد ختم باشکوهی برایش بر پا کردند. بچههایش ردیف به ردیف با لباس سیاه ایستاده بودند و به دوستان ، روسا و زیر دستانشان خوش آمد میگفتند. خانمها با لاک ناخنهای سیاه شده و آقایان با کراواتهای مشکی، ظرفهای نقرهٔ با شکوه خرمای گردو اندود شده، سینی حلوای زعفرانی با طرح بته چقه، و قاری خوش صدایی که یک بند قرآن میخواند.
چشمها همه از شدت گریه قرمز و تراخمی شده بود، مردم دسته دسته میآمدند و میرفتند، و عروسهایش سینی استکانهای کمرباریک را دست به دست میکردند و دستههای گل با شکوه با کارت تسلیت افراد سرشناس از گرد راه میرسید و کنار گلستان گلهای گلایول سفید جا داده میشد.
زن دست به خیر و شرافتمندی بود. هیچ کس نبود که از او خاطرهٔ خوش به یاد نداشته باشد، مال و منال بسیار برای بچههایش به ارث گذاشت و بیش از آن همه ثروت، حس خوشایند مهرآمیزی بود که ته دل همسایگان و دوست و آشنا به جا گذاشت، همه دلشان میخواست به نوعی در مراسم ختمش با جان و دل خدمت کنند.
زنی که کنارم نشسته بود به آن جماعت نمیآمد، ساده پوش و بیپیرایه بود اما از سوز دل گریه میکرد، پرسیدم شما از آشنایان متوفی بودید؟ جواب داد تا آشنا به که بگویند؟ بنده خدا توی آغوش من جان داد.
کنجکاو شدم با این همه خدم و حشم و دوست و آشنا او در آغوش یک غریبه جان داده؟
آن زن ادامه داد: من پرستار خانهٔ سالمندانی هستم که این بیبی در آنجا مرد.
چشمانم از تعجب گرد شده بودند و او داشت بیوقفه توضیح میداد «بیبی زن واقعا دست به خیری بود. بیماری از پا درش انداخته بود اما تا دم آخر هوشیاریاش به جا بود، در تنهایی و سکوت و وقتی که از چشم انتظاری برای بچههایش دق کرد من کنارش بودم».
اشاره کرد به انگشتر طلای فیروزهٔ درخشانی که توی دستهایش برق میزد و گفت «دم آخر با بغض به من گفت نگذار بچههایم مرا غسل بدهند، خودت مرا بشور، من با آنها غریبه ام».
سرم را بالا گرفتم، پسرها و دخترها ضجه میزدند، دستشان رو به آسمان بود و در پی چیزی میگشت، چیزی که گمش کرده بودند
بی برنامه ای ملی، آفت دنیای سالمندی
سازمان ملل سالمندی را سن بالای شصت سال تعریف میکند . بر اساس این تعریف در ایران بیش از شش میلیون سالمند وجود دارد که از این تعداد، حدود ۱۵۰۰۰ نفر ویلچر نشین هستند.
به نقل از گروه اجتماعی موسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیت آسیا و اقیانوسیه، بالاترین موج سالمندی منطقه به ایران اختصاص دارد که با رشد جمعیت ۸/۲ به سرعت وارد مرحله فوق سالمندی میشود و ۲۱ درصد کل جمعیتش را سالمندان تشکیل خواهد داد.
البته که پیر شدن ساختار جمعیتی مختص ایران نیست بلکه جمعیت دنیا به سمت پیر شدن گام برمی دارد، به عنوان مثال رقم سالمندان ایتالیا تا سال ۲۰۴۰ نزدیک به نیمی از جمعیت این کشور خواهد بود، اما در همین کشورها برنامههای عملی و بنیادی بسیاری به منظور حفظ کرامت سالمندی تدوین شده و در دست اجراست و همه نهادهای مدنی و سازمانهای دولتی و خصوصی موظف به اجرای آنند.
علیرغم اینکه ایران هم اکنون در مرحله نخست سالمندی قرار دارد، یعنی ۷ تا ۱۴ درصد جمعیتش را سالمندان تشکیل میدهند، ولی هیچ برنامه مدونی برای حفظ کرامت و بهداشت جسمی و روانی سالمندان در حد ملی و گسترده تعریف نکرده است.
سالمندی بیماری نیست
بلکه زمان رسیدن به صلح و خردمندی است گر چه به هر حال در این دورهٔ خاص از زندگی، عملکرد دستگاههای بدن به تدریج دچار اختلال شده و سلولها فرسوده میشوند.
در سالمندی سالم، حتی پیر شدن سلولها هم نظام ذهنی سالمند را مختل نمیکند، اما اینکه چگونه در سالمندی به لحاظ روانی سالم بمانیم تا حد زیادی به برخورد و کنش و واکنش افراد اطراف سالمند و خصوصا فرزندان، نوادگان و وابستگان بستگی دارد.
اضطراب و افسردگی، دلتنگی، استرس، فشار عصبی و حتی بخش زیادی از حواس پرتیها و فراموش کاریهای افراد سالمند به میزان تحقیر او، نادیده گرفتن نیازها و تواناییهایش بستگی دارد .همچنین تنها گذاشتن و به خود واگذاشتن از یک سو و توجه یا عدم توجه متخصصان و برنامه ریزان کلان جامعه از سوی دیگر به تشدید این بیماری ها دامن می زند .
در ایران آمار دقیقی از سالمندان تنها وجود ندارد اما آنچه به طور تقریبی مابین آمارهای پراکنده میتوان برآورد کرد این است که ۲۴ تا ۲۸ درصد افراد بالای ۶۵ سال در تنهایی به سر میبرند.
تنهایی در سنین میان سالی عنصری است که به تدریج فرد سالمند را از انگیزه زندگی تهی میکند. سالمندان نیازمند محبت، قدرشناسی، احترام و توجهاند اما نادیده گرفتن تجربهها ، منزوی کردنشان، غر و لند کردن و منت گذاشتن بابت خدماتی که به آنان عرضه می شود باعث بروز افسردگی، تشدید بیماریهای قلبی و عروقی و نیز به مخاطره افتادن بهداشت روانیشان خواهد شد.
«خاله رباب، همسایه خانهٔ پدری من بود. لیدر زنان کوچه که کلی عزت و احترام داشت. چند ماه پیش وقتی برای احوالپرسی به مادرم زنگ زدم به شدت دلتنگ و آشفته بود وقتی پی جو شدم به من گفت خاله رباب را به خاطر داری؟ مسلما به خاطر داشتم حتی تمام جزییات رفتارش و پریدن پلک چشمش و حتی هیجانش را وقتی میخواست پروسه آش گوجه و بلغور نذری حضرت زین العابدین بیمار را وسط کوچه مدیریت کند. مادرم گفت او در یک اقدام غافلگیرانه رگ گردنش را قطع کرده. عروسش ناچار به مراقبت از او بود و به شدت تحقیرش میکرده، یک روز که از دست غر و لند عروس گرفتار بچه داری و خانه داری، خسته شده بوده وقتی خانه را خلوت دیده چاقو تیز کن برداشته و چاقو را تیز کرده و رگ گردنش را بریده است، وقتی جسدش را که از آخرین قطرههای خون تهی شده بود، کف آشپزخانه پیدا کردند، هنوز هم با دست راستش دستگاه چاقو تیزکنی را سفت و محکم در دستش گرفته بوده»
برای سلامت سالمندان چه کنیم؟
«ناهید امیر ناصری»، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی و مشاور صدای مشاور بهزیستی در مورد اینکه چه عواملی منجر به ایجاد اختلال در سلامت روان سالمندان میشود؟ میگوید: «اضطراب، افسردگی، نبود تغذیه مناسب، مصرف دخانیات و الکل، اثر سوء برخی داروهای مورد استفاده به علت مشکلات جسمانی، تداخل داروهای تجویز شده توسط پزشکان متعدد، بیتحرکی، استرس و ناراحتی ناشی از مرگ عزیزان و احساس تنهایی ناشی از آن و همچنین بیماریهای جسمانی مزمن از عوامل اختلال در سلامت روان سالمند هستند»
او درباره علائمی که به اطرافیان بابت اختلال در سلامت روانی سالمند هشدار میدهند میگوید: «در شرایط سالمندی و بخصوص سالمندی توام با بیماری، فرد از نظر روانی آسیب پذیر شده و ابتلا به اختلال روانی دور از انتظار نیست. به عنوان مثال بیمار مبتلا به سرطان به دلیل علائم ناتوان کننده بیماری، ممکن است توان سازگاری با شرایط این بیماری و امید به زندگی خود را از دست داده و دچار افسردگی شدید شود. احساس خشم، سوگ و فقدان، احساس گناه، فکر به خودکشی یا اقدام به آن نیز از دیگر مشکلات روانی است که سالمندان مبتلا به بیماریهای مزمن به آن گرفتار هستند»
امیرناصری در پاسخ به این سوال که چگونه میشود به لحاظ روحی و روانی سالم پیر شد؟ میافزاید: « سلامت جسم و روان در سالمندان روابط یی دو سویه دارد. این دو جنبه تاثیر مدوام بر یکدیگر دارند و وضعیت یکی از آنها میتواند تعیین کننده وضع دیگری باشد. بیماریهای جسمی، توانایی جسمی و عملکرد را دچار اختلال میکند و برای بیمار وضیعت ناامید کنندهای بوجود میآورد که منجر به کاهش اعتماد به نفس و امید خواهد شد. افراد با مشکلات و بیماریهای جسمی نظیر دیابت و بیماری قلبی، فشار خون، آرتروز و نظایر آن در معرض اختلالات روانپزشکی بیشتری هستند».
از او میپرسم که چه توصیههایی برای حفظ سلامت روان سالمندان دارد؟
« برای جلوگیری از اختلال روانی و داشتن ذهنی آرام، سالمندان باید استراحت کافی داشته باشند. حدود ۷ تا ۸ ساعت در شبانه روز بخوابند. خواب نیمروزی ۳۰ الی ۴۰ دقیقه برای تمدد اعصاب و افزایش انرژی به آنها کمک میکند. ورزش باعث کاهش بیماریهای مزمن مانند تصلب شرایین، فشار خون و چربی خون میشود. فعالیت بدنی منظم و ملایم روزانه نظیر پیاده روی به مدت ۳۰ دقیقه در روز سلامت قلب و عروق، استحکام استخوانها، عمکرد تنفسی مناسب و در نهایت احساس کلی آرامش جسمی و روانی برای آنها به همراه دارد».
این کارشناس با اشاره به عواملی که سلامت روان در سالمندی به آنها مرتبط است، اظهار میکند : «سلامت روان در سالمندی بستگی به چگونگی مواجهه با تغییرات بدن در این دوران دارد و این بدان معنا نیست که افراد مسن هیچ بیماری یا مشکلی را تجربه نمیکنند بلکه به منظور آن است که کنترل و درمان به موقع علایم و بیماریهایها منجر به افزایش کیفیت زندگی خواهد شد»
او در پاسخ به این سوال که آیا سالمندانی که به آسایشگاه یا خانه سالمندان سپرده میشوند با آنها که در خانه خودشان هستند تفاوتی دارند؟ میگوید:«سالمندانی که در خانه از آنها نگهداری میشود از نظر روانی وضع بهتری دارند و بیشتر از زندگیشان لذت میبرند. استقلال و آزادی عمل بیشتر، امکان مطالعه، صحبت کردن با افراد خانواده، دیدن دوستان و آشنایان و احساس تعلق به خانواده موجب میشود سالمندان در خانه احساس بهتری داشته باشند. اما از آنجا که در این سن اغلب افراد تحرک کمتری دارند و بیشتر ساعات روز را در خانه هستند، از بیماریهای مزمن رنج میبرند و قدرت بدنی و حواسشان نسبت به دوران جوانی ضعیفتر است، بهتر است محیط خانه را برای راحتی و آسایش بیشتر آنها، آماده و نکات ایمنی خانه را رعایت کرد»
از این مشاور میپرسم سالمندانی که از نظر فیزیکی سالم هستند اگر رها شده و تنها بمانند، دچار عارضههای روحی و روانی خواهند شد؟ او در تشریح این مسئله می گوید:« تنها ماندن در هر سنی میتواند آزاردهنده باشد مخصوصا برای سالمندی که با کاهش قدرت جسمی و کاهش تمرکز حواس درگیراست. به دوش کشیدن مسئولیت زندگی به تنهایی برای سالمند سخت است و میتواند مشکلات جسمی نیز به بار آورد. داشتن روابط اجتماعی مناسب، شرکت در مناسبتها و احساس مفید بودن میتواند از لحاظ روحی برای فرد امنیت روانی ایجاد کند».
او در نهایت تاکید میکند که سالمندی بیماری نیست بلکه مرحله ایی از چرخه زندگی است و مسائل خاص خود را دارد. پیری به معنی بازنشستگی نیست چرا که گر چه جسم شما پیر است اما ذهن شما تا هر زمان که اراده کنید جوان خواهد ماند.
او ترس از مرگ، احساس تنهایی، ناکامی، خستگی، استرس، افکار خودکشی و تغییر در الگوی خواب را از علائم اختلال در سلامت روانی سالمندان عنوان میکند.
http://www.tabnak.ir/fa/news/380414
http://www.sbbiran.ir/fa/index.php?option=com_content&
view=article&id=461&Itemid=335
http://tandorosti.akairan.com/health/salmandan1/110821120012.html