عکس: weare
نوشین پیروز – روزنامه نگار
«شما باردار هستید»
شنیدن این خبرکوتاه برای هرزنی تجربه ای خاص است.
بسیاری از شنیدن خبر بارداری خود ذوق زده و خوشحال شده و تصمصم می گیرند، هرچه زودتر این خبر خوش را به شریک زندگی خود و یا عزیزانی که از شنیدن بچه دار شدن آنها خوشحال میشوند، بگویند.
اما گروهی، از فکرشنیدن این جمله هم از ترس دچار حالت تهوع شده، وحشت زده میشوند. آنها تا شنیدن جواب آزمایش این جمله را بارها و بارها از خود میپرسند که: «اگر باردار باشم،چکارکنم؟»
به گفته دکتر محمد اسماعیل مطلق، مدیر دفتر سلامت و جمعیت وزارت بهداشت ایران: سالانه یک میلیون و ۷۵۰ هزار بارداری روی میدهد که حدود ۱۰۰ هزار مورد آن مردهزایی و ۲۵۰هزار مورد به سقط منجر میشوند.(١)
«فرزندم ! تولدت مبارک نیست »
زنان و دخترانی، از شنیدن خبر بارداری خود وحشت زده می شوند که در اثر تجاوز و رابطه جنسی ناخواسته حامله شده باشند و فرقی ندارد که در کجای دنیا زندگی می کنند. اثرات مخرب روحی و جسمی تجاوز از یک طرف وامکان ابتلا به انواع بیماری و حاملگی از طرف دیگر، زندگی را برای قربانی تجاوز به کابوس مبدل میکند.
دخترانی که در اثر تجاوز دچارحاملگی ناخواسته میشوند، مجبورند در کنار مشکلات روحی و جسمی، با مسائل جدیدی از جمله مشکل مالی و یاعذاب وجدان از بین بردن یک موجود دیگر و یا تنفر ازموجودی که در درون خود حمل میکنند، دست و پنجه نرم کنند.
یکی از اصلی ترین علل خودکشی میان دختران و زنان حاملگی ناشی از تجاوز است.
زن قربانی هیچ شانس و یا امیدی به ادامه زندگی و یا راهی برای نجات خود از مصیبتی که به آن دچار شده نمیبیند. دخترانی که مورد تجاوز پدر، پدرخوانده، برادر یا یکی از خویشاوندان خود قرار میگیرند، از ترس اینکه علاوه بر تجاوز آسیبهای بیشتری به آنها و یا اطرافیان آنها برسد، کسی حرفشان را باور نکند، یا به دلیل بی اعتمادی به سیستم قضایی کشور، ساکت میمانند. اما اوضاع وقتی ترسناک می شود که از حاملگی خود باخبر میشوند، میخواهند به هر ترتیب و قیمتی، حتی با از دست دادن جان و یا سلامتی هر چه سریعتر به این حاملگی پایان دهند.
در ایران، مانند بسیاری از کشورهای دیگر، برای زنی که قربانی تجاوز شده و حالا تنها و بیپناه مانده، محل و یا خانهای وجود ندارد تا اگر زن مایل باشد بچه را بدنیا بیاورد، بتواند دوران حاملگی و یا زایمان را درآنجا دوراز اجتماع اطرافش در محیطی امن بگذراند، واگر نمیخواهد یا نمیتواند از بچه بعد از تولد نگه داری کند، بچه را به شیرخوارگاه تحویل داده وبدون آسیب رساندن به بچه و یا خودش به زندگی عادی خود باز گردد.
یکی از مشکلاتی که بعد از تولد کودک ناشی از روابط خارج از ازدواج ،زنان را وادار به سقط جنین می کند، این است که بیشتر اوقات زن تنها فردی است که باید مسئولیت کودک را به تنهایی و در شرایط سخت فرهنگی به عهده بگیرد.
اغلب زنان درچنین شرایطی ترجیح می دهند، ازفکرمشکلات بزرگ کردن یک بچه فاقد شناسنامه، مسائل مالی و مشکلات اجتماعی نگهداری، آن بچه راهرگزبه دنیا نیاورند؛هرچند از نظر روحی و روانی بعد از سقط، گاهی تا آخرعمر بارعذاب وجدان را به دوش کشیده، خودرا گناه کارو مقصرمی دانند.
همه چیز بسیار بدتر و سخت ترو شرایط دردناک تر می شود وقتی یکی یا هردووالد هنوز به سن قانونی نرسیده اند و با والدین خود و تحت سرپرستی آنان زندگی می کنند.
دخترو پسرنوجوان اغلب توان روحی و مالی نگه داری از فرزند نا خواسته را نداشته و حتی قدرت مالی برای پایان دادن به حاملگی و سقط جنین را هم ندارند . در چنین شرایطی یا باید با خانواده خود روبرو شوند واز آنها کمک بخواهند و یا باید حاملگی را از خانواده مخفی نگه داشته ، از راه های دیگری پول یا دارو و یا شرایط سقط جنین پنهانی را فراهم کنند.
زنان و دختران جوان زیادی هرسال به دلیل اثرات جانبی و مشکلات سقط جنین در محیطهای آلوده، توسط افراد غیر متخصص، یا دراثر مصرف اشتباه داروهای سقط جنین، اجرای دستورات سنتی اشتباه برای پایان دادن به بارداری ناخواسته، جان خود را هم از دست میدهند.
وقتی برای دختر و پسری نوجوان که هنوزبه سن قانونی نرسیدهاند، دراثرداشتن رابطه جنسی ، بارداری ناخواسته پیش آید، یک معضل و مشکل بزرگ محسوب می شود. مثلا در آمریکا هم وقتی دختری که به دبیرستان میرود اگر به خانوادهاش بگوید باردار شده، هیچکس از شنیدن این خبر خوشحال و هیجان زده نمیشود. اما کمتر پدری دخترش را به این دلیل میکشد! دختر نوجوانی که ناخواسته حامله شده، بیشتر از هرزمان دیگری به کمک و حمایت خانواده و قانون نیاز دارد.
در همه جای دنیا والدین عصبانی، شوکه و ناراحت میشوند. اماهمه والدین فرزندشان را از خانه بیرون نمی کنند. برعکس، مشکل او را مشکل خودشان دانسته، سعی میکنند به فرزندشان به هر شکلی کمک کنند تا این دوران سخت را پشت سر بگذارد.
ازسوی دیگر ، خانواده هایی هستند که با استناد به دستورات مذهبی خود، جوانان را به ازدواج در سن کم و پایین تشویق و یا مجبور می کنند. آنها عقیده دارند که: هرچه زودترعقد کنید، هرچه سریع تر بچه دار شوید.
در ایران هنوزهم مشکل تفاوت بین سن قانونی و سن شرعی و بلوغ در بین دختران و پسران، خود به تنهایی یکی از بزرگترین علل بارداریهای ناخواسته است.
بسیاری از دخترانی که با رسیدن به سن شرعی ازدواج می کنند، از نظر روحی و جسمی هنوز بچه هستند و ناخواسته بچه دار میشوند. در میان برخی از خانوادهها، عقد و ازدواج دو بچه که به سن شرعی رسیده (اما به سن قانونی نرسیدهاند) امری خدا پسندانه و برای جلوگیری از گناه و فساد است.آنها جدا از مسئله قانونی، سقط جنین را گناه بسیار بزرگی میدانند.
اما آیا انسان فقط “ازدواج” می کند تا بچه دار شود؟ آیا اگر زن و مردی بچه داشتند اما ازدواج نکرده بودند ، صلاحیت پدرو مادر شدن برای یک بچه را ندارند و باید بچه را از بین ببرند؟ آیا اگر زن و مردی ازدواج کردند اما بچه نداشتند یا نخواستند، ازدواج آنها اشتباه و یا ادامه زندگی مشترک آنها بی معنی است؟
شاید تعریف کلاسیک خانواده زن و مرد و فرزند باشد، اما این روزها کلیشهها به دلیلهای گوناگون عوض شدهاند. زن و مرد فقط برای تشکیل خانواده و داشتن فرزند با هم ازدواج نمیکنند همانطورکه مانند ایام قدیم، فقط بخاطر داشتن فرزند، به زندگی مشترک خود ادامه نمیدهند.
پایه یک زندگی مشترک بچهها نیستند. تفاهم و عشق و علاقه و احترام متقابل زن و مرد، کمک میکند زندگی مشترک دوام یافته و بچهها هم دراین محیط سالم و آرام بزرگ شده وارد اجتماع شوند.
زنان و مردان زیادی هستند که به دلایل متعدد، مایل به بچه دار شدن، نبوده و نیستند. اما دیگران از فامیل و اقوام گرفته تا دولت از آنها توقع و انتظار دارند که بچه دار شوند.
عدهای نه به خاطر خود، بلکه به خاطر رضایت دیگران بچه را بدنیا میآورند؛ و یا برعکس، برخلاف خواست وعقیده خود، بچه را سقط کرده و به حاملگی پایان میدهند.
بسیاری از زوجها، وقتی مدتی از ازدواج آنها گذشته و خبری از بچه نباشد، اطرافیان به خود اجازه دخالت را داده، شروع به راهنمایی آنها برای درمان، یا قبول یک فرزند، اخطار و هشدار درباره ساعت بیولوژیکی بدن، درباره خطرات بارداری در سن بالا یا پیری یا امکان از بین رفتن زندگی زناشویی به آنها میدهند.
دیگران با حرف و دخالتهای خود میتوانند، خواسته یا ناخواسته تولید اختلاف، شک، دعواهای خانوادگی ویا منجربه بچه دارشدن ناخواسته زن و مرد شوند.
در جامعههای سنتی، مذهبی و کشورهایی مثل ایران بسیاری از زنان و مردان، بعد ازدواج هنوز هم به شدت تحت تاثیرنظر و تایید یا تکذیب والدین و اقوام خود هستند. زوجهای زیادی هستند که عملا «با هم» هیچ تصمیمی برای زندگی به ظاهر مشترک خود نمیگیرند. مادر و پدرهایی که با تحت تاثیر قرار دادن و شستشوی مغزی دختریا پسرو عروس یا داماد خود، کنترل زندگی آنهارا در دست داشته و به زن و مرد به شکل ابزاربچه سازی نگاه میکنند.
متاسفانه: یکی از ابزارهایی خشونت خانگی علیه زنان به کار می رود، حاملگی اوست.
بسیاری از مردان، پشت نقاب علاقه به خانواده و تشکیل خانواده زنان را تشویق نه، بلکه مجبوربه حامله شدن کرده، تا فقط از حضور و فعالیت آنها دراجتماع جلوگیری کنند.
هنوز هم در بسیاری از خانوادهها، بصورت مستقیم به زن نمیگویند که با ادامه تحصیل و یا کارکردن او مخالفاند، اما با وادار کردن زن به بچه دار شدن در زمان نامناسب، او را در موقعیت دردناکی قرار میدهند. انتخاب کن! : بچه یا کار ؟ بچه یا درس؟
در این شرایط اگر زن جنگجو باشد و یا ازانگیزهها اطلاع داشته باشد، باید برای ایجاد تعادل بین وظیفه مادری و با خواست و آرزوی خود دائم در جدال با خانواده و اطرافیان قرار گیرد.
اما برخی از زنان، زیربار فشارمادر شدن و کار یا تحصیل هم زمان، زیر فشار روانی توقعات و سرزنش ها، قرار می گیرند و روزگار را برای زن آنقدر سخت می کنند و به او عذاب وجدان میدهند که خودش از کار و یا ادامه تحصیل، دست میکشد و فکر کند که تنها وظیفه یک مادر، فدا کردن زندگی خود برای فرزندش است.
با القا اینکه زن آفریده شده تا مادر شود و مادر بودن مغایر با داشتن حق زندگی شبیه دیگر انسان هاست، تمام درها را به روی زنی که مادرشده میبندند و او را با فرزند در خانه، بدون هیچ قفل و زنجیری به اسارت فکری «تو ” فقط ” یک مادری» زندانی میکنند.
درحالی که امروز در بعضی کشورها، برای زنان این امکان وجود دارد که درسن جوانی تخمک خود را در حالت فریز ویخ زدگی در شرایط ایده آل نگه دارند (٣)، و به درس و کار خود ادامه دهند، که بتوانند، سن بالاترو زمان مناسب با شرایط تحصیلی و کاری و مالی، از تخمک جوان خود برای بارداری استفاده کنند. عنوان مثال در آلمان میان زنان بحث بر سر این موضوع بود که آیا میتوان کارفرما را مجبور یا تشویق کرد تا قسمتی از هزینه کارمند زنی که بخاطر کارو یا موقعیت شغلی خود مجبور است از بارداری جلوگیری کند را بپردازد؟
برخورد با موضوع «حاملگی » همه جا یکسان نیست. درحالی که جایی صحبت بر سر تعداد سال و روزهایی است، زنی که بچه دار شده، با حفظ شغل و حقوق خود، بتواند تا چه مدت ازمرخصی زایمان استفاده کند، در جای دیگر دنیا، زنان برای خواستن و یا نخواستن اینکه باردار شوند یا نه و یا برای استفاده از روشهای جلوگیری از بارداری باید نه تنها با دولت، بلکه در خانه هم بجنگند و از کسی دیگری هم اجازه بگیرند.
یا به محض آنکه کارفرما از حاملگی کارمند خود با خبر شود، چیزی را بهانه کرده، او را اخراج میکنند. درحالی که همه میدانند که تنها دلیل واقعی، حامله بودن کارمند علت اصلی اخراج است.
برای جلوگیری از سقط جنین، این امکان در بعضی کشورهای دیگر وجود دارد تا دخترو یا زنی که ناخواسته باردار شده و بچه را نمیخواهد و یا در خود صلاحیت و یا امکان نگه داری از بچه را نمیبیند، بتواند موقع بارداری درواقع جنین خود را به خانواده دیگری که بچه میخواهند، واگذار کند. و علم آنقدر پیشرفت کرده که زن و مردی که اصرار دارند که بچهای از خون خود داشته، اما نمیتوانند، در رحم اجارهای بچه خود را بوجود آورند.
زنان در بسیاری از کشورهای دنیا، وقتی نخواهند میتوانند با مراجعه به پزشک، بعد از چند جلسه مشاوره با روانکاو وروان پزشک، اگر باز هم به هر دلیلی بچه را نخواستند، به حاملگی زیر نظر پزشک پایان دهند. ویا اگرزن مجردی که باردار شده بخواهد می تواند به تنهایی بچه را نگه دارد، هیچکس نمی تواند اورا مجبور به سقط جنین کند.
گاهی امکان دیگری وجود ندارد یا تنها خواست زن، پایان دادن به این حاملگی ناخواسته و یا نابهنگام است.
اما، آیا جنین قسمتی از بدن یک زن است؟
بسیاری از زنان سقط جنین را حق زن، و گروهی دیگر آن را قتل عمد میدانند. عدهای همانطور که والدین را مالکِ فرزند نمیدانند، به زن هم حق میدهند به هر طریق از حاملگی خود جلوگیری کرده، اما وقتی باردار شد، به او اجازه و حق از بین بردن جنین را نمیدهند.
اینکه تا چه حد این مسئله را خصوصی دانسته و حقِ جان دادن، یا جان گرفتن را تا چه حدی برای والد قائل شویم، در قوانین کشورها و ادیان مختلف، متفاوت بوده و قانونی ثابت و جهانی هنوز ندارد.
همانطور که حاملگی خواسته، میتواند بوجود آورنده یکی از زیباترین و بهترین تجربهها و لحظههای زندگی دو انسان باشد، حاملگی ناخواسته هم ، درهر سنی و در هر وضعیت تاهل که باشد، تغییری انکار ناپذیر در جسم و روح زن ایجاد کرده که با پایان دادن این حاملگی، اثر آن از بین نرفته و آثار جبران ناپذیری را (چه خوب مثلا در نهایت، با بدنیا آمدن یک کودک و یا پایان دادن به این حاملگی و از بین بردن جنین) باقی میگذارد.
یادمان باشد که وقتی سخن از” آزادی” وداشتن ” حق ” و انتخاب می شود ، “آزادی” گاهی داشتن اختیار در انجام ندادن کار و عملی است که به آن اعتقاد نداشته و یا آنرا درست نمیدانیم.
درایران ، از تعداد سقط جنین های مخفیانه انجام شده آمار دقیقی وجودندارد. هرچند که آمار رسمی اعلام شده هم نگران کننده است.(۴)
دراین میان وضعیت سلامت جسمی و یا روحی زنانی که سقط جنین را خواسته یا ناخواسته پشت سر می گذرانند، پشت سکوتی دردناک پنهان مانده است. جسم و روح زن آسیب می بیند، اما انگار فقط موی ابرویی از بالای چشم او برداشته شده. تغییری بی اهمیت که با دردی به اندازه گفتن یک آخ ! تمام شده است.
جلوگیری از بارداری های ناخواسته و یا نابهنگام برعهده زن و مرد است اما نقش دولت ونهاد های وابسته راهم نباید و نمی توان نادیده گرفت. تشویق مردم کشوربه افزایش و یا کاهش جمعیت، مسئله ای جدا ازآموزش و اطلاع رسانی درباره جلوگیری از «بارداری ناخواسته » یا بدون برنامه ریزی در بین افراد است. همچنین درجلوگیری و یا کاهش مرگ ومیر ناشی از سقط جنین ، کمک ها و خدمات دولتی می تواند بسیار چاره ساز باشد.
منابع:
١- دویچه وله فارسی – ۲۹٫۰۱٫۲۰۱۴
” سه برابر شدن آمار سقط جنین در ایران ظرف ۱۵ سال” :
رونامه «وطن امروز» شماره ۱۳۳۶ – ۲۰/۳/۹۳:
«مشاور دفتر سلامت خانواده وزارت بهداشت: ۱۵۰ تا ۳۵۰ هزار سقط جنین در طول سال اتفاق میافتد که از این میان ،۱۲۰ هزار مورد اعلام کردهاند که فرزند نمی خواستهاند.»
٢ – نمونه آماری از سال ۱۳۷۹ بارداری ناخواسته و سقط جنین
http://www.jri.ir/Documents/FullPaper/Fa/144.pdf
٣ – اشپیگل – ۱۵٫۱۰٫۲۰۱۴
۴- دویچه وله فارسی – ۱۵٫۰۷٫۲۰۱۴
علی اکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت ایران: «سالانه ۲۲۰ هزار سقط جنین در کشور انجام میشود که ۱۲۰ هزار مورد از آن غیرقانونی است.»
۵- مجله تحقیقات نظام سلامت، سال نهم، شماره ۱۱
عنوان: شیوع بارداری ناخواسته و برخی عوامل مرتبط با آن در بین استفاده کنندگان روش منقطع پیشگیری از بارداری در مراکز بهداشتی – درمانی شهرستان گرگان در سال ۱۳۸۹ – نویسنده گان: هاشم حشمتی- عزیزه حسن قاسمی- عبدالرحمن چرکزی
۶- فصلنامه سلامت خانواده- دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری – دوره ۱، شماره ۲، پاییز ۱۳۹۱
عنوان : مقایسه برخی متغیرهای زمینه ای در زنان با حاملگی ناخواسته و برنامه ریزی شده – نویسنده: فریدخت یزدانی