عکس: publik16
جینی استیونسون – ۱۴ می ۲۰۱۴
ترجمه : فرخ نیک مرام
“زینه دکاش” نظریهای دارد: «نمایش میتواند در فراموش شدهترین مکانها زنده بماند و در سختترین شرایط رشد کند». او به عنوان یک بازیگر و یک “نمایش درمانگر” که در زندانها و بیمارستانهای روانی لبنان فعالیت کرده است بر این موضوع اشراف کامل دارد. با این وجود هیچ چیز به اندازه کار اخیرش «شهرزاد در بعبدا، شهری در لبنان» فرضیهاش را ثابت نمیکند.
این «نمایش خویش بیانگر» بر اساس ده ماه نمایش درمانی بر روی ۲۰ زن محبوس در زندان بعبدا در جنوب لبنان شکل گرفته است. در طول تمرین با وسایل و تصاویر و قصهگویی، روندی خلاقانه را هدایت کرد تا زمانی که شوهران خود را کشته بودند و یا محکومیت هایی به دلیل مواد مخدر و روابط نا مشروع داشتند، توانایی پیدا کنند داشتان زندگی خودشان را ، همان داستان هایی از خشونت و خیانت و تجاوز و آزار که آنها را به زندان انداخته بیان کنند.
محصول نهایی، نخستین نمایشی بود که در یک زندان زنان عرب به نمایش در آمد. فیلم مستندی به نام «دفترچه خاطرات شهرزاد» که برنده جوایزی شد. «شهرزاد در بعبدا» که شامل تک گویی، صحنههای کوتاه و رقص فلامنکو است، به شدت نظام قضایی لبنان را زیر سوال میبرد که این نظام در واقعیت مدافع کیست؟
“دکاش”می گوید: «در لبنان هیچ قانونی برای حمایت از زنان در برابر خشونت خانگی وجود ندارد و در اکثر مناطق روستایی طلاق چیز بدی است. پس زنی که از خشونت خانگی رنج میبرد گزینه مناسبی ندارد. اگر بخواهد طلاق بگیرد یا فرار کند از سوی شوهر یا خانواده اش تهدید می شود و اگر به پلیس مراجعه کند، به او گفته میشود که: ببخشید. ولی قانونی برای حمایت از شما وجود ندارد.»
نتیجه آنکه «در شرایط افراطی، بسیاری از زنان مظلوم با کشتن شوهران زورگوی خود، خود به ظالم تبدیل میشوند. زنانی که در بعبدا هستند از سالها خشونت خانگی، ازدواج اجباری در دوران کودکی و آزار جنسی رنج بردهاند. به جای گفتن داستانهای فوقالعاده شهرزاد، داستان این زنان آینهای بیرحم میشود در برابر جامعه مردسالاری که سرنوشت آنها را رقم زده است.»
به دنبال یک ماموریت
با توجه به این که نظام قضایی سرمایه لازم را ندارد و تحت فشار است، بسیاری از زنان در بعبدا به جای سر کردن دوران محکومیت همچنان در بازداشت به سر میبرند. “دکاش”میگوید: «شما مجرم تصور میشوید مگر این که عکسش ثابت شود. این به ازدحام در زندانها، دادرسیهای کند و تاخیر در وقت دادگاه می انجامد.» در زندان، زنان روزهای خود را با نشستن بر روی صندلیهای پلاستیکی در اتاقهای بتونی و در انتظار تحولی در پروندهشان میگذرانند.
با این وجود، “دکاش”خود را در ماموریت میبیند. ماموریتی برای تغییر تصورعمومی از زندانیان و رسیدگی به مشکلات اجتماعی که موجب میشود، افراد دست به قانون شکنی بزنند. در سال ۲۰۰۷، او نخستین مرکز نمایش درمانی در لبنان به نام «“کاتارسیس” تطهیر» را تاسیس کرد. این مرکز از نمایش برای توان بخشیدن به افراد کم توان استفاده میکند و برای تغییر قوانین لابیگری میکند.
او میگوید:«نمایش ابزاری است برای هرکس و همه کس» و توضیح میدهد که “کاتارسیس” با افراد به حاشیه رانده شده، من جمله پناه جویان سوری، کارگران داخلی و افرادی که در مراکز بازپروری هستند کار میکند. فعالیت او برای زندانیان با هدف «تغییر نگاه عموم به زندانیان؛ نگاه کردن به آنان به عنوان یک انسان، مبارزه با کلیشهها و باورهای غلط که زندانیان را به گناهکار، مجرم و یا بازنده محدود میکند» صورت میگیرد.
به نظر میرسد که مستند کمدی-تراژدیک “دکاش”به نام «دفترچه خاطرات شهرزاد» نیز همین هدف را دنبال میکند. این مستند به صورتی زنده و فکاهی شخصیتها، ترسها و آرزوهای زنان بعبدا که از نظر اجتماعی آسیبپذیرند، اما ارادهای مستحکم دارند را به تصویر میکشد. صدای این افراد تا کنون در گفتمان عمومی غایب بوده است.
“دکاش”ادامه داد:«در ابتدا بیشتر این زنان زندانی از قرار دادن خود در برابر مردم و دوربین و بر روی صحنه رفتن هراس داشتند. ما به این هراس احترام گذاشتیم و اخلاقیات، اولین قاعدهای بود که به آن پایبند بودیم. آنها آرام آرام خود خواستند که در برابر عموم ظاهر شوند و نمایش اجرا کنند. [پس از دیدن نمایش] آگاهی تماشاگران افزایش چشمگیری یافت، چرا که تعداد کمی از آنان با دلایل زندانی شدن این زنان آشنایی داشتند.»
پس از تماشای نمایش و مشاهده شرایط دشوار زندگی زنان در بعبدا، تماشاگران برای بهبود امکانات بهداشتی و حتی دادن کار به زنانی که از زندان آزاد میشوند پیشنهاد ارائه کمک های قانونی و اجتماعی دادند و اعلام آمادگی کردند.
ابتکارات حمایتی
“کاتارسیس” با پارلمان، قضات و وزیران جلسات مکرر برگزار میکند تا مسائل زندانیان را مطرح کرده، در موارد بخصوص به نفع افراد با مسئولان گفتگو کند. یکی از شهرزادها، به نام عفاف، پیش از این که به اتهام قتل محاکمه شود، چهارسال در زندان بازداشت بود. “دکاش” میگوید: «ما برای تشکیل دادگاه [به مسئولین] فشار آوردیم و برای او وکیل گرفتیم. ۱۰ روز پس از آن، او تبرئه و از زندان آزاد شد.»
به محض این که نمایش برای دید عموم باز شود یا نمایش بر روی DVD یا فیلمی مانند «دفترچه خاطرات شهرزاد» یا «۱۲ لبنانی خشمگین» به بازار بیاید فعالیت شروع میشود. “کاتارسیس” مسئولان دولتی و قضات را مستقیما به زندان دعوت میکند تا نمایش را ببینند و پس از آن با بازیگران ملاقات کنند.
«۱۲ لبنانی خشمگین» محصول یک پروژه نمایش درمانی در بزرگترین زندان مردان در “رومیه” در سال ۲۰۰۹ بود. این نمایش که اقتباسی از «۱۲ مرد خشمگین» بود مستقیما به اجرای قانون ۴۶۳ (کاهش دوران زندانی بر اساس رفتار شایسته) منجر شد. “دکاش”با افتخار میگوید:« برای نخستین بارجامعه به این مکان فراموش شده توجه کرد. پیش از آن تنها زمانی که شورشی صورت میگرفت شما خبری در مورد زندان میشنیدید. هیچ کس به نیازهای زندانیان توجهی نمیکرد.» او نمایش در زندان را به یک «شورش مسالمت آمیز سازنده» تشبیه میکند.
«شهرزاد در بعبدا» هم به همین شکل عمل کرد. در آپریل ۲۰۱۴، کمتر از دو سال پس از اجرای اولیه، لبنان نخستین قانون در مورد خشونت خانگی را وضع کرد. “کاتارسیس” نیروی خود را در کنار سایر فعالیتهای حمایتی برای ایجاد فشار جهت رسیدن به این تغییر متمرکز کرده بود. “دکاش”میگوید: «مهمترین مسئله این است که این زنان صدای خود را به سایر صداهایی که قانونی در مورد خشونت خانگی طلب میکردند افزودندحرف می زد اضافه کردند، البته او در مورد چگونگی اجرایی شدن قوانینی که می تواند به این زنان کمک کند مشکوک است.
“دکاش”بر این باور است که برای رهایی زنان در لبنان، تغییرات بزرگی باید انجام شود. در مواردی مانند ازدواج، طلاق، سرپرستی کودکان و ارث، قوانینی که بر اساس مقام فردی تبعیض آمیز هستند و بر اساس وابستگی مذهبی تعیین شده اند و زنان را در برابر مردان در موقعیت ضعف قرار میدهند.
ازدواج کودکان در این کشور مشکلی مزمن است. آن گونه که او تشریح میکند: «بسیاری از دخترانی که ازدواج میکنند همچنان ۱۲ تا ۱۵ سال بیشتر سن ندارند و نمیدانند به کجا میروند. در لبنان هیچ قانون عرفی در مورد حد اقل سن ازدواج وجود ندارد و [این سن] بر اساس مذهب تعیین میشود. به گزارش دیدبان حقوق بشر تمامی مذاهب ازدواج دختران در سنین کمتر از ۱۸ را مجاز میدانند.
“دکاش”با وجود فعالیت بی وقفهای که دارد، خود را حامی کسی نمیداند. او میگوید: «من ابزار نمایش درمانی و نمایش را به افراد میدهم تا خود آنان به نمایندگی از خودشان فعالیت کنند و حامی خود باشند.» دلیل تاثیرگذار بودن این کار هم همین است. به عکس خلاصه گزارش در مورد سیاست، نمایش به ضربه پذیرترین افراد اجتماع این توان را میدهد که مستقیما به چشمان قانونگذاران خیره شوند و با شجاعت از آنان بخواهند که برنامه هایشان را با آنان در میان گذارند.
” زینه دکاش” مستند ساز اهل لبنان است که پس از اتمام تحصیلات تکمیلی در رشته” درمانگری نمایشی” از دانشگاه کانزاس به اجرای پرژوه های نمایشی بر روی گروه های آسیب پذیر اجتماعی پرداخت.
او به عنوان یک زن اکتیویست تلفیقی از مهارت ها و تعلقات خود ایجاد کرد و به درمان زندانیان و بیماران روانی پرداخت.